چکیده:
اخلاق سیاسی دارای کارکردها و نقشهای گوناگون در جامعه اسلامی است و نرمافزار تمدن اسلامی به شمار میرود. رصد این کارکردها به ما یاری میدهد تا ظرفیتها و گنجایشهای این گرایش از اندیشهی سیاسی اسلام را در جهت تقویت نظام اسلامی و سپس در گسترهای وسیع به نام تمدن نوین اسلامی به کار بریم. پژوهش حاضر، در صدد بررسی کارکردهای اخلاق سیاسی در تربیت، تنظیم و تحلیل بایدها و نبایدهای نظام سیاسی است و اینکه چگونه میتوان آنها را در جهت و رویکرد ایجاد تمدن نوپای اسلامی به کار گرفت. در فرضیه بر این أمر تأکید شده است که با توجه به فرآیند تعاملی-تکاملی سهگانۀ فرد، جامعه و دولت، کارکردهای اخلاق سیاسی در جامعهی اسلامی را میتوان در کاربری شایستهی قدرت متناسب با مطلوبیتهای تمدن جدید اسلامی؛ عمقبخشی به فرهنگ سیاسی مطلوب در جهت تمدنسازی؛ مسئولیتشناسی تمدنی؛ یاری به گذر از خودمحوری و پویش بهسوی نگرة تمدنی؛ یاری به کارآمدی نظام سیاسی و همافزایی برای شکلگیری گفتوگوی تمدنی جستجو کرد. اموری که هر یک گامهایی استوار در جهت حرکت بهسوی تمدن را پیش پای رهروان قرار میدهد. روش تحلیل در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی است. پردازش کارکردهای اخلاق سیاسی و تلاش برای بازیابی نقش آنها در تمدن جدید اسلامی، نوآوری تحقیق به شمار میرود.
Political ethics has various functions and roles in Islamic society and it is as a software of Islamic civilization. These functions helps us to increase the capacities of Islamic political thought in order to strengthen the Islamic system. It used to in a wide range as a modern Islamic civilization. This article try to examine the functions of political ethics in educating, regulating and analyzing should and should not of the political system and how they can be used in the direction and approach of creating a nascent Islamic civilization. The hypothesis is “interactive-evolutionary process such as individual, society and government are included functions of political ethics in Islamic society that be used to in a proper of power commensurate with modern Islamic civilization, political culture promote civilization; Civilizational responsibility; Helping to move from self-centeredness and dynamism to civilization; Help sought the efficiency of the political system and synergy to the formation of a dialogue of civilization, civilization by descriptive-analytical method.
خلاصه ماشینی:
در فرضيه بر اين أمر تأکيد شده است که با توجه به فرآيند تعاملي-تکاملي سه گانۀ فرد، جامعه و دولت ، کارکردهاي اخلاق سياسي در جامعه ي اسلامي را ميتوان در کاربري شايسته ي قدرت متناسب با مطلوبيت هاي تمدن جديد اسلامي؛ عمق بخشي به فرهنگ سياسي مطلوب در جهت تمدن سازي؛ مسئوليت شناسي تمدني؛ ياري به گذر از خودمحوري و پويش به سوي نگرة تمدني؛ ياري به کارآمدي نظام سياسي و هم افزايي براي شکل گيري گفت وگوي تمدني جستجو کرد.
بر اين اساس ، سؤال اصلي پژوهش آن است که کارکردهاي مهم اخلاق سياسي در سمت وسوي تمدن اسلامي کدام است ؟ در فرضيه بر اين أمر تأکيد شده است که با توجه به آن که سه گانۀ فرد، جامعه و دولت ، فرايندي تعاملي-تکاملي دارند، کارکردهاي اخلاق سياسي در جامعه ي اسلامي را ميتوان در کاربست شايسته ي قدرت متناسب با مطلوبيت هاي تمدن اسلامي؛ عمق بخشي به فرهنگ سياسي مطلوب در جهت تمدن سازي؛ مسئوليت شناسي تمدني؛ ياري به گذر از خودمحوري و پويش به سوي نگرة تمدني ؛ ياري به کارآمدي نظام سياسي و هم افزايي براي شکل گيري گفت وگوي تمدني جستجو کرد که هرکدام از آن کارکردها ميتواند جامعه ي اسلامي را در سمت وسوي تمدني نوين و متفاوت راهبري کند.