چکیده:
در نظر الهیدانان پویشی، پویش برای خداوند حقیقتا یک کمال محسوب میشود. آنها برخلاف الهیدانان سنتی، پویش را صفت کمالی میدانند. از طرف دیگر، براساس الهیات اسلامی، خداوند تغییرناپذیر است و اساسا هیچگونه تغییر و دگرگونی در او راه ندارد. هدف اصلی این نوشتار تبیین پویش خداوند، نزد الهیات پویشی و بررسی انتقادی آن براساس مبانی الهیات اسلامی است. روش ما در این نوشتار کتابخانهای است و به صورت تبیینی تحلیلی ابتدا نظرات الهیدانان پویشی را مطرح کرده و به صورت انتقادی آنها را مورد بررسی قرار دادهایم. رهاورد پژوهش آن است که خداوند در الهیات پویشی، همانند سایر موجودات است و وجود پویش امری کمالی برای وی محسوب میشود. لیکن این تلقی از خداوند با نقدهای جدی مواجه است.
According to process theologians, God’s dynamism is truly an aspect of perfection; i.e. unlike traditional theologians, they consider dynamism to be an attribute of perfection. On the other hand, according to Islamic theology, God is immutable and there is basically no change in Him. The main purpose of this article is to explain the dynamism of God in the process theology and to study it critically based on the principles of Islamic theology. In this library-based article conducted through the explanatory-analytical method, we discuss the views of process theologians and critically examine them. The research results show that in process theology, God is considered to be like the other beings, and dynamism regarded a perfection for him. However, this view faces serious criticism.
خلاصه ماشینی:
حال مسئله اصلی این است که پویش خداوند در الهیات پویشی چگونه تبیین میشود؛ و براساس مبانی الهیات اسلامی چه نقدهایی بر آن وارد است؟ برای پاسخ به این سؤال اصلی باید به چند سؤال فرعی پاسخ داد: به چه دلیل خداوند باید پویش داشته باشد؟ پویش در ذات خداوند چگونه است؟ چه نقدهایی بر نظرات الهیدانان پویشی مطرح است؟ از پیشینه عام این موضوع میتوان به کتابهاي پژوهشی تطبیقی در هستیشناسی و شناختشناسی ملاصدار و وایتهد (دهباشي، 1386)؛ آلفرد نورث وایتهد (پیتنجر، 1930) و مقالههاي «جمع میان حلول و تعالی در فلسفۀ پویشی وایتهد» (شامحمدی، 1390)؛ «تحلیل و بررسی جهانبینی پویشی وایتهد» (شاقول، 1390) اشاره كرد.
اگر از الهیدانان پویش سؤال شود که چرا خداوند باید پویش داشته باشد؟ پاسخ میدهند که چون او از هستیهای بالفعل تشکیل یافته است و هر هستی بالفعلی نیز دارای پویش است؛ چراکه «با خداوند بهعنوان استثنایی برای تمامی اصول متافیزیکی معامله نمیشود» (وایتهد، ۱۹۳۰، ص۵۲۱)؛ پس او نیز مثل سایر موجودات مستقل باید دارای پویش باشد.
در دیدگاه وی، ذات نخستین خداوند نامتناهی است؛ فاقد هرگونه احساس فیزیکی است؛ بلکه فقط دارای احساسهای ذهنی است؛ مختار و آزاد است؛ کامل است؛ به این معنا که اشیاء ابدی در او وجود دارند (شامحمدی، ۱۳۹۰الف، ص۷۰)، در واقع، «ذات بدوی خداوند شامل جمیع امکانهای ازلیای است که جهان مخلوق میتواند بر وفق آنها تحقق یابد» (پترسون و همکاران، ۱۳۸۸، ص۲۰۸)؛ و همچنین ازلی و ابدی است.