چکیده:
با وجود اینکه حرمت ربای قرضی و معاملی از ضروریات دین اسلام است، اما جواز و عدم جواز بهکارگیری حیلههای ربا هنوز هم محل بحث جدی در بین فقها است. عدهای مطلقاً قائل به جواز، و عدهای دیگر مطلقاً قائل به عدم جواز و گروه سوم قائل به تفصیل هستند. برخی از قائلان به تفصیل بهجای تفصیل مصداقی، اقدام به تعیین معیار برای شناسایی حیلههای مجاز و غیرمجاز کردهاند. یکی از معیارهای پیشنهاد شده رجوع به عرف است. ادعا آن است که عرف بر اساس ارتکازات خود برخی از حیلههای ربا ـ مثل بیع اسکناس به اسکناس بهصورت نقد و نسیه ـ را به قرض ربوی ملحق کرده، جواز آنها را مساوی لغویت تحریم ربای قرضی تلقی میکند. با وجود این هنوز کسی راجع به روش استظهار عرف در این زمینه وارد بحث نشده و مشخص نکرده چگونه دیدگاه عرف را کشف نموده است. در نوشته حاضر تحقیق راجع به مبانی بحث به روش تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای، و کشف دیدگاه عرف راجع به حیلههای ربای قرضی به روش میدانی و با بهرهگیری از روش تحقیق رایج در علوم انسانی و استفاده از نرمافزار SPSS 22 انجام شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد نگاه عرف به مقوله حیل ربای قرضی تشکیکی بوده و برخی را با صراحت به قرض ربوی ملحق میکند و برخی دیگر را با تردید. هر مقدار که معامله جایگزین قرض ربوی واقعیتر باشد از شبهه ربا مصونتر است.
Despite the fact that the sanctity of usury is a necessity of Islam, but the permission and impermissibility of using the tricks of usury is still a matter of serious debate among jurists. Some believe in permission, and some believe in impermissibility, and some elaborate. Some scholars have set the criteria for identifying permissible and unlawful tricks, rather than detail. One of the proposed criteria is to refer to custom of the wise. It is claimed that custom, based on its associations, lends some of the tricks of usury to usury. However, no one has yet discussed the method of discovering custom in this field. In the present article, research on the basics of discussion in an analytical-descriptive manner and using library resources, and discovering the view of custom in a field method and using the research method in the humanities and using SPSS 22 software. The results of the research show that the view of custom is not the same and explicitly associates some with usury and others with hesitation. The more realistic the alternative to usury, the safer it is to suspect usury.
خلاصه ماشینی:
ادعا آن است که عرف بر اساس ارتکازات خود برخي از حيله هاي ربا ـ مثل بيع اسکناس به اسکناس به صورت نقد و نسيه ـ را به قرض ربوي ملحق کرده، جواز آنها را مساوي لغويت تحريم رباي قرضي تلقي ميکند.
توضيح آنکه مسژله ربا يک مسژله شناخته شده نزد عرف بوده و هست ؛ در بسياري از جوامع و تمدن هاي قبل از اسلام راجع به اين مسژله اظهارنظر شده است ؛ بنابراين وقتي حکمي از سوي شارع مبني بر ممنوعيت رباي قرضي صادر مي شود، عرف آشنا به موضوع ربا بر اساس ارتکازات ذهني خود، که مبتني بر مناسبات حکم و موضوع است ، برخي از معاملات را که به ظاهر قرض ربوي نيست ، اما همان کارکرد را دارد، به ربا قرضي ملحق ميکند؛ چون در غير اين صورت، از نظر عرف، جعل حکم مزبور لغو خواهد بود.
توضيح آنکه مسژله ربا يک مسژله شناخته شده نزد عرف بوده و هست ؛ در بسياري از جوامع و تمدن هاي قبل از اسلام راجع به اين مسژله اظهارنظر شده است ؛ بنابراين وقتي حکمي از سوي شارع مبني بر ممنوعيت رباي قرضي صادر مي شود، عرف آشنا به موضوع ربا بر اساس ارتکازات ذهني خود، که مبتني بر مناسبات حکم و موضوع است ، برخي از معاملات را که به ظاهر قرض ربوي نيست ، اما همان کارکرد را دارد، به ربا قرضي ملحق مي کند؛ چون در غير اين صورت، از نظر عرف، جعل حکم مزبور لغو خواهد بود.