چکیده:
قرآن در آیات متعدّدی خود را مصدِّق کتابهای پیشین معرفی کرده و در یکی از آیات، در کنار وصف «مصدق»، از وصف «مهیمن» برای بیان نسبتش با کتب پیشین، بهویژه تورات و انجیل استفاده کرده است. «تصدیق» بهمعنای تأیید انزال و هدایتگری است. بیشتر مفسران «هیمنه» را بهمعنای سیطره و تسلط قرآن دانسته و یکی از معانی یا لوازم آن را تبیین تحریفها ذکر کردهاند. پرسش اساسی این است که مهیمن به چه معناست و چگونه با مصدق بودن سازگار خواهد بود؟ در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، کوشیدیم به برداشت دقیقی از ویژگیها و نشانههای مهیمن بودن برسیم تا از این رهگذر بتوانیم به تصویر جامعی از ساخت معنایی نسبت قرآن با کتب پیشین، بهویژه تورات و انجیل دست یابیم. در نهایت این نتیجه بهدست آمد که در آیات ضمن تأکید فراوان بر اصل انزال تورات و انجیل و شهادت بر وحیانی بودن و هدایتگری آن، در زمینه تفصیل (تنوع و تعمیق) معارف و تغییر احکام جزئی، قرآن واجد تمایزاتی برشمرده شده است. این معنا ارتباطی با نشان دادن تحریفهای لفظی ندارد و در صدد دور نگه داشتن از تحریف معنوی، صیانت از اصالت دین و ارتقا به افقی وسیعتر است. مصدّق و مهیمن بودن قرآن در منظومۀ ارتباط بین ادیانی، مفهومی است که بهنوعی ناظر به رسمیت بخشیدن به ادیان ابراهیمی در نظر گرفته میشود.
In several verses, the Qur’an introduces itself as musaddiq (confirming) previous books, and in one of the verses, in addition to the description of musaddiq, it uses the attribute of muhaymin (guardian) to express its relation to previous books, especially the Torah and the Bible. Tasdiq means confirming the revelation and guidance. Most commentators have considered haymana to mean the domination of the Qur’an and have mentioned one of its meanings or derivatives as explaining distortions. The fundamental question is what the meaning of muhaymin is and how it will be compatible with being musaddiq. In this research, using descriptive-analytical method, we have tried to get an accurate understanding of the features and signs of being muhaymin so that we can thereby get a comprehensive picture of the semantic construction of the Qur’an with previous books, especially the Torah and the Bible. Finally, it was concluded that in the verses, while emphasizing the principle of revelation of the Torah and the Bible and testimony to their being revelatory and guiding, the Qur’an is distinguished in the field of elaboration (diversity and profundity) of knowledge and change of minor rules. This meaning has nothing to do with showing verbal distortions and seeks to keep away from spiritual distortions, preserve the originality of religion, and promote it to a broader horizon. The Qur’an’s being musaddiq and muhaymin in the notion of interfaith communication is a concept that is considered as somehow denoting the recognition of the Abrahamic religions.
خلاصه ماشینی:
در نهايت اين نتيجه به دست آمد که در آيات ضمن تأکيد فراوان بر اصل انزال تورات و انجيل و شهادت بر وحياني بودن و هدايتگري آن ، در زمينه تفصيل (تنوع و تعميق ) معارف و تغيير احکام جزئي، قرآن واجد تمايزاتي برشمرده شده است .
قرآن با بيان مصدّق و مهيمن بودن خود نسبت به کتب آسماني پيشين ازجمله تورات و انجيل ، در صدد ترسيم تصويري جامع از جايگاه خود در جغرافياي دين (به معناي عام ) بوده است .
مصدق بودن قرآن در سيزده آيه ، «مصدّق » و «تصديق » کتاب هاي پيش از خود و آنچه نزد اهل کتاب است ، معرّفي شده است (بقره : ٤١، ٨٩، ٩١، ٩٧؛ آل عمران : ٣؛ نساء: ٤٧؛ مائده : ٤٨؛ انعام : ٩٢) و در برخي از اين آيات تأکيد بر تورات و انجيل صورت گرفته است (آل عمران : ٣، مائده : ٤٨).
قرآن ضمن آنکه اصل انزال و وحياني بودن و هدايت گري کتب پيشين را به طور اجمالي تأييد ميکند، با تبيين و تفصيل آموزه ها و پرده برداشتن از ابعاد جديد و ارتقاي معارف (نه تنها به دليل بالارفتن سطح مخاطب )، و نيز با ايجاد برخي تغييرات در احکام فقهي، مهيمن بودن خود را آشکار ميسازد تا از اين طريق ، مانع سوء برداشت از وحي و مصادرٔە دين توسط سودجويان شود.