چکیده:
لبنان در نیم قرن اخیر به دلایلی همچون وقوع جنگ داخلی (1989-1975)، تهاجم و اشغال خاک توسط رژیم صهیونیستی (2000-1982) و افزایش دخالتهای قدرتهای خارجی به یکی از کانونهای بحران نیم قرن اخیر غرب آسیا تبدیل شده است. امری که پیامدهای بسیاری از جمله، ناپایداری نهاد دولت و افزایش کنشگری بازیگران دفاعی- امنیتی مردمنهاد را با خود به همراه داشته است. شکلگیری حزبالله لبنان در پرتو چنین تحولاتی قابل درک است و به مثابه پاسخی به بحرانهای امنیتی شکل گرفته در این کشور به شمار میرود. علاوه بر آن، مجاورت جغرافیایی لبنان با برخی از کانونهای بحران غرب آسیا، موجب فراهم شدن فضای مانور وکنشگری منطقهای برای حزبالله شد. این تحولات به تبدیل حزبالله لبنان به یک بازیگر تمام عیار سیاسی و منطقهای در دو دهه گذشته منجر شده است. با این وصف، هدف از این پژوهش ارائه تحلیلی جامع از ماهیت حزبالله لبنان است. به این منظور، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و بهرهگیری از مفهوم بازیگران ترکیبی در پی پاسخ به این سوال است که نقش حزبالله لبنان به عنوان یک بازیگر دفاعی- امنیتی مردمنهاد در منطقه غرب آسیا چه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که حزبالله به واسطه انجام کارویژههای ترکیبیِ شبهدولتی (تأمین امنیت داخلی، ارائه خدمات اجتماعی و مشارکت در ساختار سیاسی) و فرادولتی (مشارکت در جنگ سوریه و سازماندهی گروههای عربزبان محور مقاومت) نقش مهمی در تحولات غرب آسیا ایفا کرده است.
In the last half century, Lebanon has been one of the focal points of the West Asian crisis of the last half century for reasons such as the outbreak of the Civil War (1989-1975), the Israeli invasion and occupation of Lebanese territory (1982-2000), and the increasing involvement of foreign powers. This has had many consequences, including state instability and increased activism of People-Centered Defense and Security Forces. The formation of Lebanon's Hezbollah in the light of such developments is understandable and is seen as a response to the security crises in the country.in addition, Lebanon's geographical proximity to some of the Middle East crisis hotspots provided an area for Hezbollah to maneuver and act regionally. These events have turned Lebanon's Hezbollah into a full-fledged political and regional actor over the past two decades. The purpose of this article is to provide a comprehensive analysis of the nature of Lebanon's Hezbollah. To this end, this article uses the concept of Hybrid Actors to answer the question of what was the role of Lebanon's Hezbollah as a People-Centered Defense and Security actor in the West Asian region? The research findings show that Hezbollah has played an important role in the developments in West Asia by performing quasi-states (security, social services, participation in the political structure) and Non-State (participation in the Syrian war and Organizing resistance-axis Arab groups). It is necessary to mention that this research has been done by analytical-descriptive method.
خلاصه ماشینی:
نقش بازيگران دفاعي - امنيتي مردم نهاد در تحولات غرب آسيا مطالعه موردي : حزب الله لبنان 1 اميرحسين وزيريان تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٢/٠٦ تاريخ پذيرش نهايي: ١٤٠٠/١٠/٠٣ نشريه علمي آفاق امنيت / سال چهاردهم / شماره پنجاه و سوم ـ زمستان ١٤٠٠ : ٦١-٣٥ چکيده لبنان در نيم قرن اخير به دلايلي همچون وقوع جنگ داخلي (١٩٨٩-١٩٧٥)، تهاجم و اشـغال خـاک توسـط رژيم صهيونيستي (٢٠٠٠-١٩٨٢) و افزايش دخالت هاي قدرت هاي خارجي به يکي از کانون هاي بحـران نـيم قرن اخير غرب آسيا تبديل شده است .
به اين منظور، مقاله حاضر با استفاده از روش توصيفي و تحليلي و بهره گيري از مفهوم بازيگران ترکيبي در پي پاسخ به اين سوال است که نقش حزب الله لبنان به عنـوان يـک بازيگر دفاعي- امنيتي مردم نهاد در منطقه غرب آسيا چه بوده است ؟ يافته هاي پـژوهش نشـان مـي دهـد کـه حزب الله به واسطه انجام کارويژه هاي ترکيبيِ شبه دولتي (تـأمين امنيـت داخلـي، ارائـه خـدمات اجتمـاعي و مشارکت در ساختار سياسي) و فرادولتي (مشارکت در جنگ سوريه و سازماندهي گروه هاي عـرب زبـان محـور مقاومت ) نقش مهمي در تحولات غرب آسيا ايفا کرده است .
با چنين پيش زمينه اي، مقاله حاضر با بهره گيري از روش توصيفي و تحليلي در پي پاسخ به اين پرسش است که نقـش گـروه هـاي دفـاعي- امنيتي مردم نهاد با محوريت حزب الله لبنان در تحولات غرب آسيا چه بوده اسـت ؟ فرضـيه اين پژوهش اين است که حزب الله لبنان بـه عنـوان يـک بـازيگر ترکيبـي از طريـق انجـام کارويژه هاي شبه دولتي در داخل (تأمين امنيت داخلي، ارائه خدمات اجتمـاعي و مشـارکت در ساختار سياسي) و فرادولتي (مشارکت در جنگ سوريه و مديريت گروه هاي عـرب زبـان محور مقاومت )، نقش مهمي در تحولات غرب آسيا ايفا کرده است .