چکیده:
ایران و عربستان با توجه به مختصات ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی، همواره دو کشور مهم و تأثیرگذار در عرصه منطقهای به شمار میروند. در این روند مناسبات دو کشور با توجه به تعارض امنیتی و نقشی که در تحولات منطقهای دارند به موضوعی پیچیده و چالشبرانگیز تبدیل شده است. به دلیل متقارن بودن حوزههای نفوذ و اصطکاک ایدئولوژیکی و نیز پیوستهای ژئوپلیتیکی بر پایه کسب قدرت و تثبیت هژمونی، همواره سطح پیوستهای از تنش را به وجود آوردهاند. ایران و عربستان علیرغم زمینههای همگرایی فراوان، و در نتیجهی درک تهدیدآمیز از دیگری، افق روابط را در یک وضعیت سینوسی نگاه داشتهاند. این پژوهش با مفروض گرفتن روابط پرتنش ایران و عربستان سعودی به چگونگی مدیریت منازعه میپردازد که عمدتاً بر کاهش تنش تمرکز دارد. پرسش این پژوهش این است که چگونه میتوان منازعه موجود را مدیریت و یا حل و فصل کرد؟ این پژوهش از نظر نوع تحقیق، توصیفی- تبیینی، به لحاظ روششناسی بر اساس نوع دادهها، کیفی و شیوه گردآوری دادهها نیز کتابخانهای، اسنادی بوده و روش تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز تحلیل محتوا میباشد. نتایج یافتهها، نشان میدهد که تعارض و تخاصم فیمابین، ناشی از رویکردهای دامنهدار ایدئولوژیک و ژئوپلتیک منطقهای است. هدایت پروندههای راهبردی دوجانبه بر مدار واقعیتهای هنجاری و اشتراکات اسلامی زمینه را برای همگرایی در چشمانداز کلان فراهم میکند.
Iran and Saudi Arabia, due to their ideological and geopolitical coordinates, have always been two important and influential countries in the region. In this process, the relations between the two countries have become a complex and challenging issue due to the security conflict and their role in regional developments. Due to the symmetry of spheres of influence and ideological friction, as well as geopolitical affiliations based on the acquisition of power and the consolidation of hegemony, they have always created a continuous level of tension. Iran and Saudi Arabia have kept the horizon of relations in a sinusoidal state, despite many areas of convergence, and as a result of a threatening understanding of the other. Assuming the tense relations between Iran and Saudi Arabia, this study deals with how to manage the conflict, which mainly focuses on reducing tensions. The question of this research is how can the existing conflict be managed or resolved? In terms of research type, this research is descriptive-explanatory, in terms of methodology based on data type, quality and method of data is a library, and the method of data analysis is content analysis. The results show that the conflict between them is due to the wide range of ideological and geopolitical approaches in the region. Conducting bilateral strategic cases based on normative realities and Islamic commonalities provides the basis for convergence in the macro perspective.
خلاصه ماشینی:
برخي از تحليگران ازجمله ؛ دانيل سرور، رکسانافرمانفرمائيـان و جگـوري گـاس ، جـدال ايران و عربستان را به دليل عدم رويارويي نظامي مسـتقيم ، بـر اسـاس نـوعي جنـگ سـرد منطقه اي تعبير ميکنند که برآمده از تنش هاي ايدئولوژيک و فرقـه گرايانـه شـيعه و سـني بوده است و معمولاً باعث تضعيف دو سوي قـدرت (خلـيج فـارس ) و افـزايش هزينـه هـاي تسليحاتي دو دولت شده است ، به باور اين محققان ، ايران و عربستان بـراي توسـعه قـدرت خود گروه هاي شبه نظامي (نيابتي ) را براي اين جنـگ سـرد منطقـه اي بـه کـار گرفتـه انـد.
آغاز بيداري اسلامي و حمايـت ايـران از جنبش هاي مردمي عليه حکام عرب متحد عربستان در منطقـه و در نقطـه مقابـل ، تـلاش پيگير هيئت حاکم سعودي جهت مقابله با نقش آفرين هاي ايران در تحولات منطقه ، روابـط اين دو کشور را در دو دهه اخير به معنـاي اخـص کلمه به وخيم ترين حالت خـود رسـانده است .
با تغيير دولت در ايران ، مواضع رئيس جمهور جديد در نفي نظم موجود بين المللي و تعقيب رويکرد ايدئولوژيک گرايانه در سياسـت خـارجي، در سـطح داخلي، سقوط صدام و قدرت يابي شيعيان در عراق ، در سـطح منطقـه اي و چـالش بـر سـر پرونده هسته اي ايران و حضور نظامي آمريکا در منطقه ، زمينه را براي بازگشت مجدد ايران و عربستان به رقابت هاي توأم ژئوپليتيک و ايدئولوژيک و درنتيجه تضاد و تقابـل بيشـتر دو کشور فراهم کرد (ساعي و عليخاني، ١٣٩٢: ١١٩) جدول ١.
Study of Factors Affecting Saudi - Iranian Relations and Conflicts Cooperation and Their Resulting Behavior Pattern Journal Politics and Law Vol 9.
Manchester and New York: Manchester University Press Cordesman, Anthony (2002), Saudi Arabia Inters The Twenty- Firs Century: The Political Foreign Policy, Economic and Energy Dimensions, Washington D.