چکیده:
ادبیات تطبیقی ازجمله بخشهای ارزشمند ادبیات میباشد که افراد را از تاثیر و تاثّر ادبیات دیگر ملتها آگاه ساخته و امکان توسعه و تبادل فرهنگی و ادبی-در میان ملتها را فراهم میسازد. ماکسیم گورکی (1868-1936) نویسنده اهل روسیه و صاحبقلم در حوزهی رئالیسم سوسیالیستی است که رمان ایشان باعنوان «مادر» ازجمله آثار شناختهشده در ایران میباشد. رمان مادر در سال 1906 نوشته شده و موضوع آن بهعنوان «پیشاهنگ رئالیسم سوسیالیستی» موردتوجه قرار گرفته است. اعتراضات و قیامهای سوسیالدموکراتها که در این رمان به تصویر کشیده شدهاند، صاحب بنمایهی انقلاب بوده و هدفش آگاه ساختن کارگران و دهقانان نسبت به حقوق خود و نیز شوراندن آنها برای انقلاب در سالهای قبل از انقلاب 1905 است. سیده زهرا حسینی در روایتنامهی دا، با نگاهی واقعگرایانه –که لازمة روایت و خاطره است- حوادث و وقایع زمان خود را که گلآویز با خشونت جنگ میباشد -در پهنۀ خاطرات- با نگاه و رویهای مذهبی به تصویر کشیده است. ماکسیم گورکی که خود از بنیانگذاران سیستم بلشویکی در روسیه میباشد، تلاش کرده تا با استفاده از استعاراتی چون پدر، مادر، نسل آینده و غیره، اهداف سیاسی خود را با نوعی توهمزایی حقوقمندی در افراد قابل حصولتر بسازد؛ بنابراین ما در این پژوهش برآنیم تا به روش توصیفی – تحلیلی بر مبنای نظریه ساختارگرایی ژرار ژنت به بررسی رمان مادر اثر ماکسیم گورکی و روایتنامه دا اثر زهرا حسینی بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
ماکسیم گورکی که خود از بنیانگذاران سیستم بلشویکی در روسیه میباشد، تلاش کرده تا با استفاده از استعاراتی چون پدر، مادر، نسل آینده و غیره، اهداف سیاسی خود را با نوعی توهمزاییِ حقوقمندی در افراد قابلِ حصولتر بسازد؛ بنابراین ما در این پژوهش برآنیم تا به روش توصیفی – تحلیلی بر مبنای نظریه ساختارگرایی ژرار ژنت به بررسی رمان مادر اثر ماکسیم گورکی و روایتنامه دا اثر زهرا حسینی بپردازیم.
بر این پایه، رمان مادر با تأثر از اعتراضات مردمی نگاشته شده و روایتنامهی دا ازجمله نوشتههایی است که با نگاهی واقعگرایانه، چگونگیِ وقوع حوادث و شکلِ زندگی اجتماعی قبل از جنگ و نیز شرایط حاکم بر جامعه در زمان تجاوز رژیم بعثی عراق به رهبری صدام حسین به خاک ایران را به تصویر کشیده است.
رمان مادر به درد و رنجِ زندگیِ کارگران پرداخته و خواننده طی آن، جز شرح سیاهیِ زندگیِ ایشان شاهد هیچ هیجانی نبوده و اوج و فرود داستان تنها گاهی در قیامهای کارگری -و نه چیز دیگر- بوده است؛ که این رویه –مسلما انتقادی به حکومت- موجب گشته تا کتاب تنها در زمان انقلابات و شورشهای اجتماعی قابل اهمیت گشته و مورد خوانش قرار بگیرد.
ازسویدیگر رمان «مادر» نوشتهی ماکسیم گورکی؛ یعنی هر دو رمان نام مادر دارند؛ اما باید توجه داشت که اولین اختلاف این آثار نیز در شخصیت مادران میباشد که کتاب به نام آنها مسما شده است.