چکیده:
«محور مقاومت» بهعنوان یک جریان قدرت در چند دهۀ اخیر عموما بهصورت جنبش در کشورهای مختلف نقشآفرینی کرده است. حزبالله در لبنان، حماس در فلسطین، انصارالله در یمن، حشد الشعبی در عراق و... با آرمانی مشترک به مقابله با ظلم، استکبار و استعمار میپردازند. جریانهای مقاومت که بهصورت شبکهای و حول محور عقیده به یکدیگر وصل هستند با مسئلهای به نام «دولت ملی» مواجهند. در راستای تبیین این مسئله چندین سوال مطرح میشود: آیا زمینه برای تبدیل این جنبشها به سطح دولت وجود دارد؟ در صورت وجود زمینه، چه مدل حکومتی مناسبتر است؟ در صورت رسیدن این جنبشها به سطح دولت، چه فرصتها و تهدیدهایی برای آیندۀ محور مقاومت میتوان متصور شد. در این مقاله، تنها مناسبات میان انصارالله و دولت یمن براساس روش سوات مورد تحلیل قرار میگیرد و نمونههای دیگر از جبهه مقاومت به مقالات دیگری موکول میشود.
The "axis of resistance" as a current of power, in recent decades has
generally acted as a movement in various countries. Hezbollah in
Lebanon, Hamas in Palestine, Ansarullah in Yemen, the Hash-Alshabi
in Iraq, etc. are fighting oppression, arrogance and colonialism with a
common goal. The currents of resistance, which are interconnected as
a network and around an axis of belief, face a problem called "national
government". In order to explain this issue, several questions arise: Is
there a chance for turning these movements into government level? If
so, what model of government is more appropriate? If these
movements reach the state level, what opportunities and threats can be
imagined for the future of the resistance axis? In this article, only the
relations between Ansarullah and the Yemeni government are
analyzed according to the SWOT method, and other examples from
the resistance front are postponed to other articles.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله، تنها مناسبات میان انصارالله و دولت یمن براساس روش سوات مورد تحلیل قرار میگیرد و نمونههای دیگر از جبهه مقاومت به مقالات دیگری موکول میشود.
در بخش انتهایی مقاله با اتکا به این روش، راهبردهایی برای مسئله پژوهش ارائه میشود؛ اما در ادامه توضیحی درباره دولت یمن و جنبش انصارالله داده میشود.
ب) دولت پس از تحولات 2012 پس از کنارهگیری علی عبدالله صالح از قدرت که توسط جریانهای مختلف از جمله جنبش انصارالله انجام شد، در ژانویه 2012 معاون او، عبده ربه منصور هادی، جانشین شد؛ اما اعتراضات گروههای مختلف تا سپتامبر 2014 همچنان ادامه داشت.
استفاده روزافزون ارتش یمن از پهپادها و هدف قرار دادن سکوهای نفتی عربستان همگی از قدرت بالای نظامی انصارالله در مقابل ائتلاف سعودی که از همه تجهیزات نظامی برخوردار است، نشان دارد (https://www.
این مسئله میتواند مانعی جدی در تشکیل دولت توسط این جنبش باشد (https://www.
نتایج، تاکتیکها و راهبردها در این بخش با اتکا به روش SWOT که از روشهای آیندهپژوهی است، به ترسیم ماتریس نسبت مقاومت و دولت در یمن و ارائه نشانههای راه آینده برای جنبش انصارالله میپردازیم.
ب) تحلیل WO: تاکتیک بازنگری با توجه به فرصتهایی که با رسیدن انصارالله به سطح دولت برای محور مقاومت فراهم میشود، این جنبش باید برای رسیدن به هدف، به رفع نقاط ضعف اقدام کند.
نتیجهگیری در این مقاله با بررسی نسبت مقاومت یمن با ماهیت دولت در این کشور درصدد بررسی این مسئله بودیم که جنبش انصارالله از چه ظرفیتی برای رسیدن به سطح دولت برخوردار است.
جنبش انصارالله نقاط قوت و ضعف متعددی برای رسیدن به سطح دولت دارد.