چکیده:
سوره نبأ از سور مکی می باشد، که با بحث قیامت و معاد آغاز شده و سیاق و مفاهیم آیات دال بر این است که منظور از النَّبَإِ الْعَظِیمِ سئوال از قیامت است، اما در منابع حدیثی امامیه روایاتی وجود دارد که داده های حاصل از آنها مدعی تبیینی غیر از حقیقت یاد شده پیرامون آیه است. و بیشتر با اعتقادات امامیه هم خوانی داشته تا تفسیر ظاهری آیه از این رو محتوای این احادیث در تناقض با دلالت ظاهری آیه می باشد. مقاله حاضر با هدف بررسی دلالت های تبیینی این دست روایات تدوین یافته است. که با روش تحلیل محتوا ضمن توجه به برخی اشکالات،به تحلیل داده های حاصل از این روایات و به دلالت هایی که امکان فهم این روایات فراهم می نماید، پرداخته است. نتیجه آنکه می توان ضمن قبول تعارض این روایات با مراد ظاهری آیات، -بر فرض صدور احتمالی- تنها راهکار حل مشکل آن است که آنها را بر اساس قاعده جری باطنی(مصادیق باطنی) آیات قرآن کریم تشریح کرد. بنابراین داده های این روایات که به صورت وافری در منابع نقلی وجود دارند و به عنوان بخشی از میراث روایی امامیه در تفسیر قرآن هستند ،قابل توجه و تحقیق می باشند. البته برای فهم و تبیین چنین دست روایاتی توجه به لایه های باطنی آیات قرآن کریم که در روش تفسیری اهل بیت (ع) از قرآن جایگاه ویژه ایی دارند، ضروری می باشد. از این رو بررسی چنین دست روایاتی در تقویت مبانی اعتقادی امامیه با تکیه بر تبیین آیات قرآن کارگشاست.
ان سوره النبا من السور المکیه التی استهل
ع ظ یم< فی الایه الثانیه من السوره هو
السیاق ومفاهیم الایات الاخری فان المراد من >ال ن ب ا ال
السوال عن القیامه، لکن هناک روایات فی المصادر الحدیثیه الامامیه یستفاد من معطیاتها بیان
مغایر لهذه الحقیقه المذکوره حول الایه؛ وبهذا نکون امام اشکالیه وتناقض بین محتوی هذه
الاحادیث والدلاله الظاهریه للایه، ومن ثم فالهدف من تدوین هذه المقاله هو دراسه الدلالات
علی منهج تحلیل المضمون والمناقشه النصیه، فنوهنا
البیانیه لهذا النحو من الروایات اعتمادا
الی بعض الاشکالات الممکنه وعمدنا الی تحلیل المعطیات المستفاده من هذه الروایات،
الی الدلالات التی قد تساعد علی فهمها، وخلصنا الی القبول بتعارض هذه الروایات مع
مضافا
المراد الظاهری من الایه، وحینيذ لا بد من القول: علی فرض الصدور المحتمل لهذه الروایات،
لقاعده الجری الباطنی )المصادیق
فالسبیل الوحید لحل هذه الاشکالیه تفسیر هذه الایه وفقا
الباطنیه( لایات القران الکریم. ومن هنا، اخضعنا معطیات هذه الروایات المبثوثه فی المصادر
من التراث الروايی الامامی فی تفسیر القران الکریم
النقلیه علی نطاق واسع والتی تمثل جانبا
الی البحث العمیق والتحقیق الدقیق. ومن الضروری الالتفات الی المعانی الباطنیه لایات القران
الکریم التی تحظی بمکانه خاصه فی المنهج التفسیری لدی اهل البیت؟عهم؟ من اجل فهم هذه
الروایات وشرحها
Naba (the great news) is a section of Quran revealed upon the holy prophet
in Mecca. The initial verses revolved around the theme of the judgement day
and the resurrection day. The discourse of the section and the verses revealed
are in such a way that the concept of “the great news” in the second verse asks
a question about the judgement day. There are multiple hadiths in Imami
resources pointing to a truth other than what has otherwise been said. In
other words, the content of the hadith is in sharp contrast to the apparent
referent of the verse hence it is disputable. The current paper aims to investigate
expalnatory referents of Hadiths as such. It adopts a content analytical
approach and inter-textual critical approach and addresses some possible
contradictions. It then analyzes the data obtained from these hadiths and
referents that make the interpretation of these hadiths possible. The findings
attest to the condtradiction between hadiths and the apparent meaning of the
verses. Other findings suggest that given the possible revelation of the hadith,
the only solution to take is to define them in the light of internal referent
principle applied to Quran. Thus, the data for the narrative accounts that are
found in abundance in narrative records deemed as part of Imamie legacy in
interpreting Quran are the focus of the study. Indeed, to fathom and explain
such hadiths, it is imperative to cast a thorough look at the deep semantic
layers used specifically by Aul-Ul Beit.