چکیده:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی رابطۀ سبک استفاده از فضای مجازی با تعارضات زناشویی، طلاق عاطفی و تعهد زناشویی بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش را کلیۀ زنان متأهل دانشگاه آزاد تبریز بهتعداد 4500 نفر تشکیل دادند. 380 نفر نمونه با استفاده از جدول مورگان و روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامۀ محققساختۀ نوع استفاده از فضای مجازی، تعارضات زناشویی ثنایی (۱۳۷۹)، طلاق عاطفی گاتمن (1387) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) میشود. نتایج نشان داد که بین استفادۀ علمی از فضای مجازی، مهارت خانوادگی و کسب و کار با تعارضات زناشویی رابطۀ منفی وجود دارد (P<0/05)، اما بین ارتباط آسان و تفریح و سرگرمی با تعارضات زناشویی رابطۀ مثبت قابل مشاهده است (P<0/05). علاوهبر این، بین استفادۀ علمی از فضای مجازی، مهارت خانوادگی و کسب و کار با طلاق عاطفی رابطۀ منفی برقرار است (P<0/05)، از طرفی بین ارتباط آسان و تفریح و سرگرمی با طلاق عاطفی رابطۀ مثبت مشاهده میشود (P<0/05). همچنین، بین استفادۀ علمی از فضای مجازی و کسب و کار با تعهد زناشویی رابطۀ مثبت (P<0/05)، اما بین ارتباط آسان و تفریح و سرگرمی با تعهد زناشویی رابطۀ منفی موجود است (P<0/05). درنهایت، بین مهارت خانوادگی و تعهد زناشویی رابطهای وجود ندارد (P<0/05).
This study aimed to identify the relationship between the use style of cyberspace and marital conflicts, emotional divorce, and marital commitment. The research method is descriptive-correlational and the statistical population of the study consisted of all married women (4500 people) of Tabriz Azad University of which according to Morgan table and available sampling method, 380 people were selected. The research instruments included the researcher-made cyberspace use questionnaires, Sanai and Barati's Marital Conflicts (2000), Guttman's Emotional Divorce (2009), and Adams and Jones (1997) Marital Commitment questionnaire. The results illustrated that there is a negative relationship between scientific use of cyberspace, family skills, and business with marital conflicts (P 0.05).