چکیده:
مصرف کالاهای مختلف حاوی کارکردها و معانی مختلفی برای هر فرد خاص در هر جامعهی خاص میباشد. تجارب مصرفی در حیطه آثار هنری نیز به مصرف کنندگان معانی مختلفی را ارائه میدهد و به آنها در ساخت هویت خویش کمک میکند. در مقاله حاضر نیز شیوههای مصرف آثار هنری (نقاشی) مورد بررسی قرار گرفته است. تکنیک گردآوری دادهها مصاحبهی عمیق بوده است و مشارکتکنندگان براساس روش نمونهگیری نظری انتخاب و یافتهها از طریق تحلیل تماتیک تحلیل شدهاند. برای کفایت نمونه نیز از معیار اشباع تماتیک استفاده گردیده است که در نهایت تعداد 16 نفر در این پژوهش شرکت کردهاند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در مصرف آثار نقاشی علاوهبر ارزشهای زیباییشناختی و اقتصادی، ارزش هویتی نیز توسط افراد مورد توجه قرار گرفته است. در واقع آزادی مصرف سبب آزادی انتخاب هویت شخصی و پذیرش یک تصویر و قریحهی مطابق با ترجیحات شخصی گشته که به واسطهی مصرف و نمایش ابژههایی معین که دلالتی فرهنگی دارند شکل میگیرد.
Consumption of different goods has different functions and meanings for each particular person in each particular society. Consumers’ experiences in the field of works of art also offer different meanings to consumers and help them to construct their own identity. In this paper, the methods of using works of art (paintings) have been studied. The data collection technique was in-depth interview and the participants were selected based on theoretical sampling method and the findings were analyzed through thematic analysis. For the adequacy of the sample, the thematic saturation criterion was used, which finally 16 people participated in this study. Findings indicate that in the use of paintings in addition to aesthetic and economic values, identity value has also been considered by individuals. In fact, freedom of consumption has led to the freedom to choose a personal identity and to accept an image and talent in accordance with personal preferences, which is formed by the consumption and display of certain objects that have cultural significance.
خلاصه ماشینی:
از آن جایی که این اشیاء همه به منظور استفاده های مختلفی طراحی شده اند، پر واضح است کـه احتمالاً قرار نیست در سطح ارزش کارکردی با هم مقایسـه شـوند و ایـن مـا را بـه سـمت بعد دوم شیء از دید مارکس رهنمون میکند: یک شیء نه تنها ارزش کارکردی بلکـه ارزش مبادله ای نیز دارد.
در اینجا میتوان مفهوم تمایز بوردیو را نیـز مشـاهده کـرد البتـه بـا ایـن تفاوت که دیگر تمایز به معنای مجموعه تفاوت هایی کـه در رفتارهـا و سـبک هـای زنـدگی افراد جامعه به دلیل موقعیت های متفاوتشان از لحاظ سرمایه و قرار گرفتنشان در میـدان هـای اجتماعی گوناگون ظاهر میشود (صالحیامیری و سپهرنیا، ١٣٩٤: ٢٨) نیسـت ، بلکـه منظـور تمایزهایی است که مصاحبه شوندگان به صورت فردی بین خـود و سـایر اعضـای خـانواده ترسیم میکردند که نمود آن را در جدایی فضاهای شخصی از فضاهای عمومی نیز مـیتـوان دید به این صورت که افراد، اتاق خواب شخصـی خـود را بـه عنـوان فضـایی منحصـر بـه خود میدانستند که به عنوان نمونه میتوان ایـن روایـات را بیـان کـرد (مصـاحبه شـونده بـا کد ١٣: مرد، مجرد، ٢٣ ساله ): به هر حال چون من با خانواده زندگی می کنم و ایـن تابلوهـا مال هر کسی برای خودش هست اون تابلو رو گرفته و برده توی اتاق خودش نصـب کـرده برای خودش .