چکیده:
پراکندگی منابع آب در جغرافیای کم آب ایران عامل مهمی در ایجاد و شکل محدودههای سیاسی سطوح مختلف و به تبع آن برنامه ریزی جهت دستیابی به توسعه سرزمین است از اینرو میبایست مورد توجه اندیشمندان بویژه جغرافیدانان قرار گیرد. هدف این تحقیق واکاوی اهمیت فاکتور منابع آبی در اولویت دهی و توجه در تقسیم بندی سیاسی فضا است. تحقیق حاضر از نوع نظری و از دیدگاه ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانهای انجام شده است. وضعیت موجود حوضههای آبریز در سطح استانی چیست.؟ واحدهای سیاسی سطح استانی به عنوان قلمرو مکانی پژوهش مورد ارزیابی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که منابع آب و حوضههای آبریز در کنار عوامل ساختاری محیط طبیعی-اکولوژیک، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نیز سکونت گاهها از جایگاه مهمی در تقسیم بندی سیاسی فضا برخوردار بوده و میبایست بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
جايگاه منابع آب و حوضه هاي آبريز در تقسيمات کشوري ايران ابوذر فردي بيرانوند١ ، دکتري جغرافياي سياسي فرزانه چگني، دکتري زمين شناسي تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٦/٣٠ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/١٠/٢٧ چکيده پراکندگي منابع آب در جغرافياي کم آب ايران عامل مهمي در ايجاد و شکل محدوده هاي سياسي سطوح مختلف و به تبع آن برنامه ريزي جهت دستيابي به توسعه سرزمين است از اينرو مي بايست مورد توجه انديشمندان بويژه جغرافيدانان قرار گيرد.
ايران به دليل قرار گرفتن در منطقه خشک و کم آب جهان ، خشکسالي و کم آبي تاريخي و مستمر، آينده کم آب ايران ، تنوع توپوگرافي، تنوع قومي و زباني، نوع فرهنگي-ديني و مذهبي و نيز به لحاظ تعدد قلمروهاي اداري و استاني کشور و عدم انطباق تقسيمات سياسي-اداري با منابع آبي از جمله حوضه هاي آبريز و پراکندگي قوميت ها و فرهنگ هاي مختلف در تقسيمات فضايي مصنوعي و قراردادي و در هم تنيدگي و پيچيدگي و گاه کشمکش زا بوده است .
موضوع بسيار مهم و اساسي ديگري که نيازمند توجه است اينکه حوضه هاي آبريز در سطح کشور هم از نظر منابع آب (به جهت انتقال بين و درون حوضه اي) و هم از نظر تقسيمات اداري و سياسي و ساختار اجتماعي و فرهنگي (شکل گيري تعارضات و مناقشات جدي بر سر برداشت و بهره برداري از آب ) دستخوش تغييرات قابل ملاحظه اي شده است ؛ ضمن اينکه بايد کثرت نهادها، سازمان ها و تعدد گروداران و تنوع خواسته ها و انتظارات آن ها با توجه به هدف گذاري تخصيص آب به مصارف مختلف و تعارضات نهفته در اين بين در مديريت جديد حوضه اي را مدنظر داشت (فارس ، ١٤٠٠).