چکیده:
فقه اهل سنّت از «انسداد باب اجتهاد » و کلام اهل سنّت از جبرباوری اشعری رنج می برد که هر دو در قرن
چهارم (ه ق)، نهادینه شده اند. در قرن بیستم گروهی از اندیشمندان در مصر، الجزائر و مراکش پدیدار شدند که
در این دو پارادایم فقهی و کلامی تشکیک نموده اند. آنها قائل به اجتهاد پویا از طریق تاویل در نص، اختیار و
ارادهء آزاد انسان، عقلانیّت و توجه به مقاصد شریعت و مقتضیات زمانی- مکانی مدرن (این عصری) هستند.
علاوه بر متفکران دوره اول اصلاحات که قایل به مبارزات ضد استعماری علیه تمدن غرب بودند گروهی متاخر از
متفکران جهان اهل سنت قایل به تعامل فرهنگی با تمدن غرب هستند، این متفکران تحت تاثیر ناکارآمدی گفتمان
«حاکمیت و تکفیر » تلاشی را برای ایجاد مبانی فکری اسلامی جدید شروع کردند. سوال اصلی پژوهش این است
راهکار رضوان سیّد که متعلّق به این سنّت فکری است برای غلبه بر انسداد فکری و انحطاط جوامع اهل سنت
چیست. فرضیه: این دیدگاه که مستلزم همگرایی با تمدّن مدرن جهانی است، در جهت عرفی سازی جامعه دینی،
به اصلاحاتی همه جانبه در فقه، حقوق، سیاست و سایر جنبه های زندگی اجتماعی بشر خواهد انجامید. نتیجه:
رضوان سید طرفدار نگاه اصلاح طلبانه و قرار دادن هویّت اسلامی در ذیل زندگی این جهان و همراهی مسلمانان
با پدیدهء جهانی شدن است. افکار وی، ناشی از ناتوانی های نظاموارهء عقیدتی- ارزشی- فقهی جوامع سنّی
است و به سایر مذاهب اسلامی از جمله مذهب تشییع قابل تعمیم نیست. رضوان سیّد و جریان فرهنگی نومعتزله بنیادگرایانی هستند که فقط در ریشه ها و رویکردها با بنیادگرایان تکفیری متفاوتند.این مقاله با روش کیفی از نوع تحلیل محتوا نگارش یافته است.
Sunni jurisprudence suffers from "obstruction of the door of ijtihad" and Sunni theology suffers from Ashchr('39')arite determinism, both of which were institutionalized in the fourth century AH. In the twentieth century, a group of thinkers emerged in Egypt, Algeria and Morocco who doubted these two jurisprudential and theological paradigms. They believe in dynamic ijtihad through interpretation in the text, human free will, rationality and attention to the purposes of the Sharichr('39')a and the requirements of modern (modern) space-time. In addition to the early reformers who believed in anti-colonial struggles against Western civilization, a later group of Sunni thinkers in the world believed in cultural interaction with Western civilization. New started. Rezvan Seyyed can be considered as belonging to this intellectual tradition. He is in favor of a reformist view and placing the Islamic identity under the life of this world and the association of Muslims with the phenomenon of globalization. Hence, he is close to Francis Fukuyamachr('39')s view of the end of history (ideologies). Because he also wants all indigenous and regional cultures to live under the dominant and pervasive culture or ideology of liberal democracy.
خلاصه ماشینی:
اشتغال فکري اصلي رضوان سيد، ماهيت و علل ناکامي جنبش هاي سياسي در کشورهاي اسلامي سني مذهب در شبه قاره ء هند و مناطق عربي ؛ و نيز شيوه ء انديشمندان اهل سنت در رفع تعارض ميان سنت و مدرنيته (از طريق تأويل نصوص و قرائت هاي مناسب نصوص قرآن و سنت جهت عصري کردن - اين زماني کردن - دين ) يا طرد مدرنيته به نفع بازگشت به دين و احياي نمادها و نمودهاي دين و شريعت (مانند آموزه هاي مربوط به «جاهليت »، «عبوديت »، «خلافت » و «تکليف ») مي باشد و از اين رو، وي با بنيادگرايي ديني و جنبش هاي تکفيري و سلفي تقابل ، و با جبرباوري مخالفت دارد و مروج نوعي عقل گرايي متساهل در مواجهه با نص و مطالعه ء متون ديني براي کسب هويت هاي جديد ملي و حقوق مدني است .
در اين مرحله ، نخبگاني چون سيد جمال الدين اسدآبادي (مؤلف رساله ء نيچريه )، شيخ محمد عبده ، احمد شفيق ، احمد فتحي زغلول ، قاسم امين (مؤلف آثاري در مورد مسائل برده داري ، پيشرفت و حقوق زن )؛ و حسين الجسر، عبدالرحمن کواکبي (مؤلف سوري «طبايع الإستبداد»)، العظم و رشيد رضا (داراي تاليفاتي در مورد مسائل مربوط به حکومت ، فلسفه ، علم و ترقي )، کوشيدند تا از طرفي به حملات اشخاصي چون «ارنست رنان فرانسوي » عليه مقدسات و تعاليم اسلامي پاسخ دهند و زشتي ها و نتايج ناگوار افکار غربي (مانند ناتوراليسم يا طبيعت باوري ) را آشکار سازند؛ و از طرف ديگر، تلاش داشتند که اثبات کنند تمدن ديرپاي اسلامي در زمان توحش قرون وسطايي اروپاييان ، داراي همان ارزش هاي مترقي غرب جديد و حتي ارزشهايي مترقي تر بوده است و غرب وامدار فرهنگ ، علوم و تمدن اسلامي است .