خلاصه ماشینی:
"شما ممکن است بگویید این مسئلهء من نیست، این موضوع،موضوع من نیست ولی کششی که داستان ایجاد میکند به اینکه بالاخره چه میشود و چه اتفاقی برای شخصیتها میافتد اگر از همان نگاه دراماتیک قصه هم نگاه کنید؛جذاب است و باعث میشود که بیننده دنبال کند و احتمال آن پیامها و سؤالات را لابهلای این موضوع بگیرد.
آیا توانسته بعضی از شبهات و سؤالات را جواب دهد یا سؤالات دیگر را درمقابل آن سؤالات در ذهن مخاطب ایجاد کند یا نه چند درصد موفق شده است؟ ما متأسفانه اصل قصه را رها میکنیم و به فرم میچسبیم،البته نمیگویم بیتأثیر است اینکه آیا فرد ماشین داشته باشد یا نه یا اینکه از کدام طبقهء اجتماعی باشد اینها برای ما حائز اهمیت نیست؛ و پیامها و تأثیراتی که آن برنامه میگذارد؛مهم است.
آن ساختار نباید زیاد مهم باشد؛الان شما نگاه کنید قرار دادن یک دختر و پسر در یک کار تلویزیونی،شاید کار درستی نباشد؛ولی اگر هدف درست طراحی شده باشد وراههای رسیدن به آن را خوب چیده باشیم؛ آن قالب و ساختار خیلی مهم نیست بله مسافری از هند سریال مقبول رسانه نیست ولی مقبول عام است!این مهم است؛سریالی که بالای هفتاد درصد مخاطب را به خود جذب میکند؛نمیشود به این راحتی علامت سؤال روی آن گذاشت و حذفش کرد.
اینها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد؛حتی چندین بار تکرار میشود ولی فیلمهایی مثل شیر سنگی که از نظر محتوایی،اهمیت آرمانی برای انقلاب دارد-هرچند در بخش اول در ساعت پیک برنامههای شبکه است و این خودش قابل تقدیر است-اما شما آن اهمیت دادن و آن تکرارها و تأکیدهایی را که در مورد آن برنامههای طنز سردستی میبینید؛ دربارهء اینها نمیبینید."