چکیده:
اﺳــﺘﺎن ﺳــﻤﻨﺎن ﺑــﺎ اﯾﻨﮑــﻪ از ﺣﯿــﺚ وﺟــﻮد ﻣﻔــﺎﺧﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺷﺨﺼـﯿﺖ ﻫـﺎی ﻋﻠﻤـﯽ و دﯾﻨـﯽ و ﻓ ﻠﺴـﻔﯽ و ادﺑﯽ ﻣﻄﺮح ﺑﻮده و ﻫﻤﻮاره در ﻃﻮل ﺗﺎرﯾﺦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬـﺪ ﺑﺰرﮔﺎن و داﻧﺸﻤﻨﺪان ﻣﻌﺮﻓـﯽ ﺷـﺪه اﺳـﺖ اﻣـﺎ ﺑـﻪ ﻧﻈـﺮ ﻣﯽرﺳﺪ در ﯾﮏ ﺑﻌﺪ ﻋﻠﻤﯽ و اﻟﺒﺘﻪ دﯾﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺴـﯿﺎر ﺣـﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺤﻘﻘـﺎن واﻗـﻊ ﺷـﺪه اﺳﺖ و ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮان ﮔﻔﺖ در ﻫﯿﭻ ﯾـﮏ از ﮐﺘـﺐ ﻣـﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺣﻮزهﻫـﺎی ﻓﺮﻫﻨ ﮕـﯽ و ﺗـﺎرﯾﺨﯽ و ﺣﺘـﯽ ﺗـﺬﮐﺮه ﻫـﺎی ﻣﺸﻬﻮر ﺑﻪ اﯾـﻦ ﺑﻌـﺪ ﻓﮑـﺮی و ﻋﻠﻤـﯽ ﺑﺰرﮔـﺎن و ﻣﻔـﺎﺧﺮ ﮐﻮﻣﺶ اﺷﺎرهای ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. 2 اﯾﻦ وﺟﻪ ﻓﮑﺮی ﻣﻌﺎرﯾﻒ ﻗﻮﻣﺲ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺪان ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﻋﻠﻢ ﺣـﺪﯾﺚ و ﯾﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮی ﻣﺤﺪﺛﺎن و راوﯾﺎن ﺑﻮده ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ در ﯾﮏ اﺛﺮ ﺗﺎزهﯾﺎب و ﯾﺎ در ﺑﺮﺧـﯽ ﮐﺘﺐ دﯾﮕﺮ راﺟﻊ ﺑﻪ آن ﺑﺤـﺚ ﺧﻮاﻫـﺪ ﺷـﺪ. ﺑﻨـﺎ ﺑـﺮ اذﻋـﺎن ﺑﺴـﯿﺎری از ﻣﺤﻘﻘـﺎن ﯾﮑـﯽ از زﻣﯿﻨﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻬﻢ ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺑﻪ ﻃﻮر اﺧﺺ ﻧﻘﺶ ﺑﺮﺟﺴـﺘﻪ ای داﺷـﺘﻪ اﻧـﺪ ﻋﻠﻢ ﺣﺪﯾﺚ ﺑﻮده اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﺑﺴـﺘﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ ﻣﻬـﻢ ﻧﻘـﺶ اﯾﺮاﻧﯿـﺎن ﺑـﻪ ﻣﺮاﺗـﺐ از دﯾﮕـﺮ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺴﻠﻤﺎن اﮔﺮ ﻧﮕﻮﯾﯿﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺒﻮده ﻗﻄﻌﺎ ﮐﻤﺘـﺮ ﻫـﻢ ﻧﺒـﻮده اﺳـﺖ و ﭼـﻪ ﺑﺴـﺎ در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮارد ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻫﻢ ﺑﻮده اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن ﺑﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﯽﺗـﻮان ﮔﻔـﺖ ﻧﻘـﺶ ﻣﺤـﺪﺛﺎن ﻗﻮﻣﺲ ﻧﯿﺰ ﺑﺴﯿﺎر اﺛﺮﮔﺬار ﺑﻮده و در ﻣﻮاردی ﻧﮑﺘﻪﻫﺎی ﻧﺎب و ﺧﻮاﻧﺪﻧﯽ ﻧﯿـﺰ از آن ﺑـﻪ وﺟـﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ. اﮔﺮ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ اﯾﻦ ﺑﻌﺪ از ﺟﺮﯾﺎن ﻓﮑﺮی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ در ﻃﻮل ﺗﺎرﯾﺦ اﺳﻼم ﻋـﻼوه ﺑـﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﮔﺴﺘﺮش و ﻧﻔﻮذ دﯾـﻦ اﺳـﻼم در ﺑﺴـﯿﺎری از ﻧﻘـﺎط ﺟﻬـﺎن در ادوار ﮔﺬﺷـﺘﻪ ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ ﺳﺨﻨﯽ ﺑﻪ ﮔﺰاف ﻧﮕﻔﺘﻪاﯾﻢ. ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﺑﺘﻮان ﮔﻔﺖ ﺑﺴﯿﺎری از ﺷﺎﻟﻮدهﻫﺎی ﻓﮑـﺮی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﻫﻤﭽﻮن ﻋﺮﻓﺎن، ﮐﻼم اﺳﻼﻣﯽ، ﻋﻠـﻮم ﻗﺮآﻧـﯽ، ﺗﻔﺴـﯿﺮ و ﺑﺮﺧـﯽ از ﻣﺒﺎﺣﺚ دﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ و ﻣﺴﺎﻋﺪت ﻋﻠﻢ ﺣﺪﯾﺚ و ﻣﺤﺪﺛﺎن و راوﯾﺎن آن ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
محدثان قومس و يک کتاب (حميدرضا نظري ) 1 حميدرضا نظري (حکمت سمناني ) چکيده /اسـتان سـمنان بــا اينکـه از حيــث وجـود مفــاخر فرهنگي و شخصـيت هـاي علمـي و دينـي و فلسـفي و ادبي مطرح بوده و همواره در طول تاريخ به عنوان مهـد بزرگان و دانشمندان معرفـي شـده اسـت امـا بـه نظـر ميرسد در يک بعد علمي و البته ديني که بسـيار حـائز اهميت ميباشد کمتر مورد توجه محققـان واقـع شـده است و شايد بتوان گفت در هيچ يـک از کتـب مـرتبط با حوزه هـاي فرهنگـي و تـاريخي و حتـي تـذکره هـاي مشهور به ايـن بعـد فکـري و علمـي بزرگـان و مفـاخر 2 کومش اشاره اي نشده است .
به نظر ميرسد منطقه تاريخي قومس براي نويسنده اثـر کـاملا شـناخته شـده اسـت چون در بخش فرهنگ نامه زادگاه ها و خاستگاه هـاي راويـان و محـدثان وقتـي بـه کلمـه قومس رسيده اين گونه توضيح داده است : ولايتي وسيع با شـهرها و روسـتاهاي بسـيار در دامنه کوه هاي طبرستان که مرکز آن دامغان است و بسطام و بيارجمند به قـولي سـمنان از جمله شهرهاي آن هستند (تهامي، ١٣٨٠: ٦٣٦) علاوه بـر اينهـا در صـفحاتي ديگـر و البته به نقل از معجم سـمنان را شـهري ميـان ري و دامغـان بـا نهرهـاي آب و بـاغ هـا و کشتزارها دانسته است .