چکیده:
پژوهش پیش رو ضمن تاکید بر توسعه به مثابه آرمانی ملی و فراگیر در سطح جهان، با طرح و تشریح نظریهها و دیدگاههای معطوف به نسبت میان "مصالحه و مصالحه سیاسی" با "توسعه و توسعه ملی" به ویژه نظریاتی که مدعیاند توسعه در بستر صلح و جهان عاری از خشونت و جنگ محقق خواهد شد تلاش دارد نسبت میان مصالحه سیاسی و توسعه ملی در ایران را بازنمایی نموده، به ضرورت و بایستههای آن بپردازد. در چارچوب ملاحظات نظری و رویکردی این اثر؛ جوامع و از جمله جامعه، نیروهای اجتماعی، نخبگان و نظام سیاسی در ایران برای رسیدن به توسعه ناچارند تا از میزان تعارضات و درگیریهای درونی و بیرونی کاسته و توان و همت خود را در بستری مصالحهجویانه و آرامش طلبانه برای نیل به توسعه و پیشرفت تجمیع نمایند. بر اساس این الگو و در قالب روشی کیفی و گردآوری اسنادی- کتابخانهای دادهها؛ مقاله به طرح 5 گزاره کلیدی که ناظر بر الزامات و بایستههای انضمامی و راهبردی برای دستیابی به مصالحه سیاسی و توسعه است میپردازد. در وجوه ایجابی و سلبی؛ خروج از بدفهمیها و کژفهمیها نسبت به موضوع مصالحه، تبدیل گفتمانهای سلبی به گفتمانهای ایجابی و الگو بودگی، شناسایی حداکثری کنشگران، ظرفیت سازی برای توسعه نهادهای مدنی و آموزش شهروندی و گفتمان سازی درباره صلح، 5 گزارهای است که نویسنده در این مقاله مورد دقت نظر قرار میدهد. واژگان کلیدی: مصالحه، مصالحه سیاسی، صلح، توسعه، ایران
Political reconciliation and development in Iran;Investigation of some theoretical and practical propositionsAbstract:The present study seeks to examine the relationship between "reconciliation and political reconciliation" and " development and national development" in Iran.In this article, he first deals with development as a national and all-encompassing ideal in the world. It then goes on to outline theories and views that claim that development will be achieved in a context of peace and a world free of violence and war.In the framework of theoretical and approach considerations of this work; Communities, including society, social forces, elites and the political system in Iran, in order to achieve development, have to reduce the amount of internal and external conflicts and conflicts and their efforts in a conciliatory and peaceful context to achieve development. And aggregate progress. Based on this model and in the form of a qualitative method and documentary-library data collection; The article outlines 5 key propositions that address the concrete and strategic requirements for achieving political reconciliation and development.In positive and negative aspects; Elimination of misunderstandings and misunderstandings regarding the issue of reconciliation, transforming negative discourses into positive discourses and role models, Maximum identification of actors, capacity building for the development of civic institutions and citizenship education and discourse about peace are 5 propositions that the author carefully considers in this article.
خلاصه ماشینی:
این رویدادها باعث شده اند که پس از مدتها اختلافنظر، از دهـۀ ۱۹۷۰ میلادی به این سو اجماع نسبی در مورد معنای توسعه به وجود آید که در ایـن معنـا، تـوسـعــه ، فراینـد تحول در راستای ایـجـاد تـغییرات زیربنایی در نظام اجـتـمـاعــی به شـمار می آیـد کـه تنهـا شـامل افزایش رشد اقتصادی نمی شود؛ بلکه جریانی چندبعدی است که در عرصـه هـای مختلـف زنـدگی انسان ظاهر می شود و رسیدن به آن، نیازمند تغییـرات بنیـادین در سـاخت اجتمـاعی ، طـرز تـلقــی ، بـاورهـــای عـامـــۀ مـــردم و نـهـادهـــای مـــلی و نـیـــز تـسـریـــع رشـــد اقـتـــصادی، کــاهش نـابـرابـریهـا و ریشه کن کردن فقر مطلق است ؛ به بیان روشن تر، توسعه ، به معنـای ارتـقــای پیوسـتۀ کل جامعه و نظم اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانی تر است ؛ زنـدگی بهتـری کـه براسـاس نظـر مایکل تودارو، بر سه اصل و ارزش اساسـی تـوان تـأمین معـاش (قـدرت تـأمین نیازهـای اساسـی و تداومبخش زندگی مانند غـذا، پوشـاک، مسـکن ، بهداشـت ، و امنیـت )؛ اعتمادبـه نفـس (احسـاس شخصیت کردن، عزت نفس داشتن و آلت دست دیگـران بـرای مقاصـد شخصـی واقـع نشـدن)، و آزادی (قدرت انتخاب) مبتنی است (تودارو، ۱۳۹۱: ۱۳۵).
مصالحه و مصالحۀ سیاسی امروزه یکی از موضوعهای مهم در بسیاری از جوامعی که در آغاز یا میانۀ راه توسعه قرار دارنـد، مناقشات، کشمکش ها، درگیریها، و تعارضـاتی اسـت کـه در نتیجـۀ نبـود نهادهـای سیاسـی مناسب و گاهی به دلیل نهادسازی های سیاسی نامناسب ، اگرچه نه به شکل جنگ داخلی ، ولـی به عنوان مانعی اصلی ، در مسیر توسعۀ این کشورها نمایان است و نتیجۀ آن، سـنگ انـدازیهـا و کارشکنی های رقبا و طرفین درگیری در دستیابی طرف یا طرفهای دیگر بـه موفقیـت و محقـق کردن بخشی از نیازهای جوامع است .