چکیده:
بدنههای شهری، از مؤثرترین عناصر محیطی تأثیرگذار بر کیفیت فضاهای شهری محسوب میشوند که توجه و ارتقای کیفی آنها میتواند به بالا رفتن کیفیت کالبد و هویت شهر منجر شود. متأسفانه به دلیل ساختوساز شتابان در سالهای اخیر و عدم توجه مؤثر به اصول معماری و شهرسازی در ارتباط با بدنههای شهری، این عناصر از طرق مختلف مورد بیتوجهی قرار گرفته است. لذا به منظور بازیابی اصول بنیادین مؤثر بر طراحی جداره فضاهای شهری، این بدنهها مستلزم بازنگری است. پژوهش حاضر با هدف سنجش معیارها و شاخصهای مؤثر بر هویت کالبدی جدارههای شهری، ابتدا به بررسی هویت کالبدی نماهای شهری پرداخته و پس از آن اقدام به ایجاد چارچوبی مفهومی جهت تبیین شاخصهای مذکور نموده است. سپس با مطالعه یک نمونه از خیابانهای شهر شیراز (خیابان حافظ)، عناصر مؤثر بر هویت کالبدی جدارهها در آن خیابان بررسی شده است. روش تحقیق تحلیلی-استنباطی است، و محقق به منظور گردآوری اطلاعات (از دو گروه استفادهکنندگان و متخصصین)، از پرسشنامه استفاده کرده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی- با بهرهگیری از نرمافزار اسمارت پی.ال.اس1، استفاده گردیده است. یافتههای تحقیق نشان دهنده اولویتبندی متفاوت معیارهای مؤثر بر هویت کالبدی، از دیدگاه هر دو گروه پاسخدهندگان است. از دیدگاه استفادهکنندگان، شاخصهای نظم و هماهنگی و از نظر کارشناسان، گوناگونی ساختار، بیشترین تأثیر را در ایجاد هویت کالبدی جدارههای خیابان داراست.
Urban frontages, are considered among the most significant elements affecting the quality of public spaces, to which attention and quality improvement, can lead to a better quality of urban form and identity. Therefore, in order to restore the key principles influencing street frontage designs, these urban frontages need to be reconsidered. Aiming to evaluate the criteria and indicators affecting the physical identity of urban frontages, this research initiated with investigating the physical identity of urban facades. It was followed by developing a conceptual framework for presenting the aforementioned indicators. By sampling one street of Shiraz city (Hafez Street), it was tried to examine the elements affecting the physical identity in that case. The research method is analytic- inferential, and the researcher used a questionnaire to collect the data from two groups of visitors and experts. Structural Equation Modeling with partial least squares approach - using SmartPLS software, was used to analyze the data. Findings indicate different prioritization of factors affecting physical identity from the viewpoint of both groups of respondents. It was found that “order and harmony” is the most significant indicator of physical identity of street frontage from visitors’ viewpoint, while it is “structural variety” from experts’ perspective.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر، با هدف ایجاد چارچوبی مفهومی برای سنجش معیارها و شاخصهای هویت کالبدی جدارههای شهری، ابتدا به بررسی جدارههای شهری و نقش آنها در کیفیت هویت کالبدی نماهای شهری پرداخته شده، سپس با بررسی یک نمونه از خیابانهای شهر شیراز (خیابان حافظ)، عناصر مؤثر در هویت کالبدی جدارههای این خیابان بررسی و شناخته شده است.
جدول1- مفاهیم کلیدی مورد توجه صاحبنظران در باب سیما و منظر شهری Tab. 1- Key concepts addressed by experts in the field of Townscape and Image {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 2-1- چهارچوب مفهومی موضوع پژوهش 1-2-1- مفهوم هویت کالبدی معماری به رقم تفاوتهای سرزمینی که در شکل آن تأثیر فراوانی داشته است، دارای ویژگیهای ذاتی، پویا و تدریجی است که آن را هویت مینامند (MahdaviNezhad and Bahrami, 2014) .
یافتههای توصیفی پژوهش طبق پرسشنامهای که توسط افراد استفاده کننده پر شد، نشان میدهد شاخصهای نظم و هماهنگی، سطوح پر و خالی، مقیاس انسانی، خط آسمان، ریتم و هارمونی و تناسبات به ترتیب بیشترین تأثیر و متغیرهای خط اتصال به زمین، نوع و شکل بازشوها، پیچیدگی و تضاد، مصالح نما، کنج و گوناگونی ساختار در بدنه و نمای ساختمان کمترین تأثیر را بر روی هویت کالبدی بدنه و جدارههای خیابان حافظ شیراز دارند.
به علاوه نتایج بررسی پرسشنامههایی که توسط کارشناسان این حوزه تکمیل شده بود، نشان میدهد که گوناگونی ساختار، پیچیدگی و تضاد، مقیاس انسانی، نظم و هماهنگی، سطوح پر و خالی و خط آسمان بیشترین تأثیر را در هویت کالبدی جدارهها دارد.
Journal of Sustainable Architecture and Urban Design, 4(2), 17-30.
Journal of Sustainable Architecture and Urban Design, 4(2), 17-30.