چکیده:
امید به آینده در مطالعات اخیر علوم اجتماعی بر ارزیابی مثبت از بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی دلالت دارد. ارزیابی از آینده خود تاحدزیادی متأثر از ارزیابی از روندهای پیشین و وضعیت اکنون جامعه است. درواقع، ارزیابی پاسخگویان از آینده بهنوعی نقد وضعیت و سیاستهای فعلی و پیشین است؛ نوعی ارزیابی بازتابی و نقد تداوم و چسبندگی سیاستهای فعلی. «نه» به آنچه تاکنون رخ داده است و تأکید بر ضرورت تغییر بنیادین. این برداشت تداعیکنندۀ تاریخیبودن مسئلۀ امید است. در این مقاله، ارزیابی جامعه از آینده براساس دادههای پیمایش ملی سلامت اجتماعی بررسی شده است. در این پیمایش که در سال 1397 انجام شده، در هشت محور اقتصادی و اجتماعی ارزیابی پاسخگویان از وضعیت آینده جویا شده است. تطبیق دادههای این پیمایش با دو پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان و سرمایۀ اجتماعی در امتداد زمانی نشان از روند کاهندۀ ارزیابی امیدوارانۀ ایرانیان از آینده دارد. با استفاده از دادههای موجود در گزارشهای تحلیلی و آماری حوزههای مرتبط نظیر فقر، اشتغال، بیکاری، وضعیت برخورداری استانها، و غیره نسبتِ بین دادههای پیمایش و وضعیتِ موجود جامعه توضیح داده میشود. شواهد نشان میدهد پنداشت جامعه از وضعیت خود با دادههای ثبتی رسمی و پژوهشی انطباق دارد و برداشتهای ذهنی از وضعیت معرّف وضعیت واقعاً موجود اقتصادی و اجتماعی است.
Hope for the future in recent social science studies indicates a positive assessment of the improvement of economic and social conditions. Evaluation of one's future is greatly influenced by evaluation of past trends and the current state of society. In fact, respondents' assessment of the future is a kind of critique of the current and past situation and policies; A kind of reflection evaluation and critique of the continuity and stickiness of current policies. This perception is reminiscent of the historical nature of the issue of hope. In this paper, society’s assessment of the future is reviewed based on data from the National Social Health Survey. In this survey, which was conducted in 2018, the respondents' assessment of the future situation was sought in eight economic and social areas: welfare status, happiness, moral and religious values, economic status, status of empathy, housing status, health status, and employment status. One question is asked about each of these, and the three options "gets better", "does not change", and "gets worse" are presented to the respondents. Putting the data of this survey with the two surveys of Iranians 'values and attitudes and social capital over time shows the declining trend of Iranians' hopeful assessment of the future. Using the data in the analytical and statistical reports of related areas such as poverty, unemployment, regional inequalities and the status of the provinces, etc., the relationship between the survey data and the actual situation of the society is explained.
خلاصه ماشینی:
بر اساس یافته های پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان (١٣٩٥) و یافته های سرمایۀ اجتماعی (١٣٩٤) مردم از یکسو خود را در مواجهه با مجموعه ای از مشکلات نظیر بیکاری، فقر، فساد، و تبعیض میبینند و بر این باورند که این مسائل مدام در حال افزایش است ، و از سوی دیگر نسبت به موفقیت دولت برای حل این مسائل کاملاً ناامید و نامطمئن اند به طوریکه تنها حدود ١٠ تا ١٢ درصد پاسخگویان بر این پنداشتند که نظام سیاسی میتواند در مقابله با چنین مسائلی عملکرد موفقی داشته باشد، یعنی حدود ٨٨ درصد پاسخگویان نسبت به عملکرد دولت برای حل مسائل اقتصادی و اجتماعی ناامیدند و باید در نظر داشت که این ناامیدی تنها نسبت به دولت و سیاست های دولت نیست ، بلکه ناامیدی نسبت به گونه های مختلف اقتدار ازجمله نسبت به نخبگان اجتماعی و متخصصان است .
در این مقاله ، تلاش میشود با محور قرار دادن مفهوم امید به آینده و ارزیابی جامعه از وضعیت خود و انطباق آن با روندهای شاخص های ثبتی نشان داده شود که پنداشت مردم از وضعیت خود بازتاب سیاست های حوزة اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است .
این وضعیت در پنداشت جامعه از مؤلفه های مختلف مرتبط با سلامت اجتماعی و امید به آینده در آخرین موج پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان (١٣٩٥) نیز بازتاب داشته است و حدود ٨٠ درصد پاسخگویان بیکاری، تورم، فقر، و مسائل اقتصادی را مهم ترین و اولویت دارترین مشکلات پیش روی جامعه دانسته اند.
“The concept of social need”, New society, Vol. 496: pp.