چکیده:
تقابلهای دوگانه در واحدهای زبانی، از شیوههای معناپروری و آرایش کلام است. در ساختارگرایی، تقابلهای دوگانه با توجّه به ژرفساخت فکری آنها از عوامل مؤثّر در نظاممندی زبان شمرده میشود. با توجّه به نقش کلیدی که تقابلها در ارسال پیام و ادبیّت کلام برعهده دارند، در این پژوهش، تقابلهای واژگانی در بیتهای ماندگار ادب فارسی بررسی میشود. یکی از عوامل مهم در شهرت و گسترش تکبیتها تأکید بر ارزشها و فضیلتهای انسانی و تلاش برای هدایتگری و دانشافزایی بوده است. هدف اصلی پژوهش این است که قابلیت برخی از واژههای نشاندار را در شکلگیری تکبیتها،گسترش معنا و بازگویی اندیشههای گوینده نشان دهیم. بنابراین پرسشهای مهم این است که تقابل و تناسب واژهها چه کارکردی در ایجاد بیتهای ماندگار دارند و تا چه حد میتوانند به انتقال اندیشهها و اعتقادات سراینده کمک کنند؟ بر اساس نتایج این پژوهش که مبتنی بر توصیف و تحلیل است، در ساختار تکبیتها عناصر نامتقارن، کانون توجّه سرایندهاند و ابعاد برجستگی معنایی، برپایۀ این عناصر شکل میگیرد. آنها با قابلیتی که دارند، در محور همنشینی صرفهجویی ایجاد میکنند و به اقتصاد زبان یاری میرسانند. درواقع در ایجاز کلام، نقشی اساسی دارند، بی آنکه موجب خللی در دریافت معنا شوند. این تقابلها گاهی با دربرداشتن مفاهیم والا به ارتقای سطح اندیشگی کمک میکنند. از سوی دیگر، کارکرد تصویری تقابلها به برجستگی شعر منجر میشود و نوعی شگفتیآفرینی ایجاد میکند و این نقشآفرینی تا آنجا پیش میرود که بیتها به امثال سایر تبدیل میشوند.
Binary opposition is a rhetorical device employed for meaning-making and word arrangement in languages and their versification. In structuralism, binary oppositions contribute significantly to systematic language composition as they entails cognitive deep structures. Considering their role in conveying meaning and literariness of speech, the present study is an investigation of binary oppositions in lasting Persian couplets. Indeed, a major aspect of couplets that contributes to their lasting impression is the emphasis they lay on human virtues, guidance, and enhancement of knowledge. The study primarily undertakes to show that certain lexicons play a key role in constructing couplets and help dig into underlying layers of the verse and the speaker’s thought. Therefore, key questions are how binary oppositions function in composing lasting couplets and to what extent they convey the poet's perspective. Results of our analytic and descriptive interpretations reveal that poets are deeply concerned with asymmetric elements that make up the overall message of the literary work. In other words, these word elements facilitate collocations in the axis of combination and contribute to the brevity and condensation of language. They, in fact, help retain brevity without disruption of the meaning. Binary oppositions may carry an elevated sense of meaning that encourages reflection and meditation. They also arouse a sense of awe in the reader through imagery, which turns couplets into a more viable medium with high exemplary functioning in folk literature.
خلاصه ماشینی:
بنابراين پرسش هاي مهم اين است که تقابل و تناسب واژه ها چه کارکردي در ايجاد بيت هاي ماندگار دارند و تا چه حد ميتوانند به انتقال انديشه ها و اعتقادات سراينده کمک کنند؟ بر اساس نتايج اين پژوهش که مبتني بر توصيف و تحليل است ، در ساختار تک بيت ها عناصر نامتقارن ، کانون توجه سراينده اند و ابعاد برجستگي معنايي، برپايۀ اين عناصر شکل ميگيرد.
تفاوت پژوهش حاضر با پژوهش هاي ديگر اين است که بخش عمده اي از پژوهش هاي پيشين ، بيشتر به فراواني کارکردهاي کلامي در سطح هويت دستوري واژه ها پرداخته ، نتايج محتوايي کارکردها نيز در پيوند با شخصيت سرايندگان تبيين شده است که در نوع خود نتايج ارزنده اي است ؛ اما اين پژوهش به نقش تقابل ها در شکل گيري تک بيت ها، کارکرد آن ها در ايجاد و گسترش معنا و تبيين کارکرد تقابل ها در توضيح ايدئولوژي و جهان بيني سرايندگان ميپردازد.
تقابل واژه هاي «بيگانه » و «آشنا» نيز در بيت زير، چنين کارکردي را نشان ميدهد: من از بيگانگان ديگر ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد (حافظ ،١٣٧١: ١٧٦) گويندگان ادب فارسي از اين کارکردهاي تقابلي براي بيان مفاهيمي که بار عاطفي ايدئولوژي دارند، بهره ميبرند: خلوت دل نيست جاي صحبت اضداد ديو چو بيرون رود فرشته درآيد (همان : ٣١٤) در اين بيت تقابل «ديو» و «فرشته » که بن مايه اي اسطوره اي دارد و مبتني بر تفکر ايدئولوژيک است ، جهت اصلي پيام را مشخص کرده است .