چکیده:
ارتجاع یک مفهوم نسبی است که پیوسته برای انقلاب اسلامی و همه مبارزات ضد استعماری به کار می رود؛ اما رهبران انقلاب اسلامی این مبارزات را تحولات مثبت و ضد ارتجاع می دانند. پژوهش حاضر این پرسش را مورد توجه قرار می دهد که اصطلاح ارتجاع در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی و نگرش مقابل آن بر چه مفهومی دلالت می کند؟(مسئله). بدین منظور ضمن بررسی اتهامات دشمنان، با بهره گیری از روش هرمنوتیک مؤلف محور، مفهوم ارتجاع، مصادیق و زمینه های شکل گیری آن را در بیانات رهبران انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار داده (روش) و در نهایت نتیجه گرفت معنای غالب ارتجاع در اندیشه رهبران انقلاب، تغییر نگرش از اسلام انقلابی به اسلام سازشکاری است که ایشان پیوسته نسبت به وقوع آن هشدار می دهند، اما اتهام ارتجاع به انقلاب اسلامی از رویکرد استکباری دشمنان نشأت می گیرد که هر گرایشی را که منجر به مقاومت مردم شده و منافع استعماری آنها را تهدید کند ارتجاع می دانند. (نتیجه)
Reaction is a relative concept that is continuously used for the Islamic Revolution and all anti-colonial struggles. But the leaders of the Islamic Revolution believe that these struggles are anti-reactionary and positive movements. The present study examines this question that what is the meaning of the term reaction in the minds of the leaders of the Islamic Revolution and its opponents? ?(Problem) So analyzed the concept of reaction, its examples and contexts in the leaders of the Islamic Revolutions statements by Using author-centered hermeneutic method.(Method) And finally it was concluded that The possibility of changing the view from revolutionary Islam to passive Islam is the predominant meaning of reaction in the leaders of the revolutions statements, which they are constantly warning about its occurrence, but the Accusation of reaction arises from the arrogant approach of enemies Who consider any tendency that leads to the resistance of the people and challenges their colonial interests to reaction.(Results)
خلاصه ماشینی:
همین امر موجب شده است دشمنان انقلاب اسلامی بتوانند از روزهای آغازین نهضت اسلامی در اوایل دهه ۱۳۴۰ حرکت انقلابی مردم را به ارتجاع متهم کننــد و امروزه در دهه پنجم انقلاب نیز با اســتفاده از همان حربه همچنان در رســانه ها و مجامع بر ارتجاع جمهوری اســلامی تأکید می کنند؛ اما رهبران انقلاب آن را نقشــه دشــمن برای متهم کردن جمهوری اســلامی دانســته و به طور مکرر از دوری انقــلاب از تحجر و رکود ســخن گفته و مدل حکومتی ولایت فقیه را مفهومی بسیار جدید در دنیا معرفی می کنند (حسینی خامنه ای، ۱۳۷۸/۱۱/۴)، ولی با توجه به این که بســتر شکل گیری ارتجاع، جوامع ، حکومت ها و کشورهایی هستند که تحولات مثبت اجتماعی ، سیاسی ، انقلابی ، اعتقادی، اخلاقی و ...
خطر ارتجاع که رهبر انقلاب به طور مکرر از آن یادکرده اند در تجارب سیاســی و انقلابی یک دهه گذشــته نیز نمود بیشتری پیدا کرد؛ پس ازآن که با احیای اسلام سیاسی ، موج بیداری اســلامی منطقه را فراگرفت ، جریان واپس گرا با پوشــش اسلامی ظاهرشده و آرمانها و اهــداف بدیلی را پیش روی حرکت های مردمی قرار داده و بخشــی از نیروهای مردمی را جذب کرد، جریان ارتجاع که در لباس تکفیر وارد عرصه شــده بود با تأکید بر داعیه های دینی و معرفی خود به عنوان اســلام اصیل و متشــرع به ســنت نبوی، جبهه ای جدید پدید آورد و در مصاف با بیداری اســلامی ، به قدری بحران و خشونت بر جوامع انقلابی تحمیل کرد که آرمانهای متعالی همانند استقلالطلبی و آزادیخواهی به حاشیه رانده شد و با تبدیل کردن امنیت به مسئله اصلی مردم، آنها را به بازگشت دیکتاتورها راضی کرد (نباتیان، ۱۴۰۰: ۲۳).