چکیده:
هدف این پژوهش ارایه الگوی مدیریت راهبردی کسب و کار در آموزشگاههای فنیوحرفهای آزاد بود. روش تحقیق در این پژوهش اکتشافی و از منظر هدف، کاربردی است. تحقیق حاضر با رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) انجام شده است. دادههای مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانهای، انجام مصاحبه و توزیع پرسشنامه گردآوری شدند. تیم مصاحبهشونده شامل مدیران و کارشناسان خبره اداره کل آموزش فنیوحرفهای و مدیران و مربیان آموزشگاههای فنیوحرفهای آزاد استان گلستان و نیز خبرگان نظری شامل اساتید دانشگاهی در حوزههای مرتبط بودند. تعداد خبرگان براساس رسیدن به اشباع نظری 25 نفر بود. از طریق تحلیل محتوای کیفی، 12 مؤلفه و 73 شاخص شناسایی گردیدند که با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری-تفسیری سطحبندی شدند. طبق یافتههای این بخش نگرش سازمانی و مهارتهای مدیریتی در سطح هفتم که پایین ترین سطح مدل است قرار دارد. در سطح ششم عامل خلاقیت و نوآوری، در سطح پنجم امکانات و تاب آوری، در سطح چهارم، شهریه و هزینه و تبلیغات و بازاریابی، در سطح سوم ارزش کارآموز، در سطح دوم توسعه منابع انسانی و در نهایت در بالاترین سطح کارایی، کیفیت و شایستگی قرار دارند. بر اساس یافتههای پژوهش پیشنهاد میگردد موسسات آموزش فنیوحرفهای از استانداردهای بینالمللی کیفیت خدمات و الگوهای موجود در این زمینه برای بهبود کیفیت خدمات موسسه تحت نظارت خود استفاده نمایند.
The purpose of this study was to provide a strategic business management model in private technical and vocational schools using interpretive structural modeling. The research method in this research is exploratory and applied in terms of purpose. The present study was conducted with a mixed approach. The required data were collected through library studies, interviews and distribution of questionnaires. The interviewees team included managers and experts of the Technical and Vocational Education Organization and managers and instructors of private technical and vocational schools in Golestan province, as well as theoretical experts including university professors in related fields. The number of experts was 25 based on theoretical saturation. Through qualitative content analysis, 12 components and 73 indicators were identified which were graded using interpretive structural modeling technique. According to the findings of this section, organizational attitude and management skills are at the seventh level, which is the lowest level of the model. The factor of creativity and innovation is at the sixth level, facilities and resilience at the fifth level, tuition and cost, advertising and marketing at the fourth level, apprentice value at the third level, human resource development at the second level, and finally efficiency, quality and competencies at the highest. Based on the research findings, it is suggested that technical and vocational education institutions use international service quality standards and existing models in this field to improve the quality of services of the institution under their supervision.
خلاصه ماشینی:
در ادامه به برخي از پژوهش اي داخلي و خارجي اشاره شده است : يافته هاي پژوهش منتظري و همکاران (١٤٠٠) با عنوان "طراحي و اعتباريابي الگوي بهبود کيفي آمـوزش و اشتغال زايي (مطالعه موردي: آموزشگاه هاي فنـي و حرفـه اي شـهر تهـران )" نشـان دهنـده ي شـرايط علـي (بـا مولفه هاي توانمنديهاي مربيان ، سنجش و تفسير عملکرد برنـد و شناسـايي و تـدوين ارزش هـا و موضع برند) شرايط زمينه اي (بـا مولفـه هاي طرح هـاي منـابع انسـاني و فرهنـگ ارزش آفرينـي در سازمان ، اعتماد به برند و تجهيزات آموزشي سـخت افزاري و نرم افـزاري)، شـرايط مداخلـه گر کـه شامل عوامل محيطي کلان (با مولفه هاي تعهدات قانوني آموزشگاه ، اعتبار بين المللي مدارک فنـي و حرفه اي) و عوامل محيط خرد (با مولفه هاي سطح مشتريان ، سطح رقبا و دانش آن ها، راهبردها (بـا مولفه هاي ارتباطات پايـدار و بازاريـابي رابطه منـد، نـوآوري تحـول آفرين ، برنامـه ريزي آموزشـي، بازاريابي عملکردي) پيامدها (با مولفه هاي ارزش براي جامعه ، ارزش براي سـازمان و ارزش بـراي مشتري) ميباشد.
مدل سازي تفسيري-ساختاري سازه هاي مورد بررسي جهت ارائه مدل آموزش مجازي عدالت محور عبارتند از: مهارت هاي مديريتي (C٠١)، تاب آوري (C٠٢)، ارزش مداري (C٠٣)، نگرش سازماني (C٠٤)، شايستگي (C٠٥)، شهريه و هزينه (C٠٦)، منابع انساني (C٠٧)، تبليغات و بازاريابي (C٠٨)، کيفيت (C٠٩)، کارايي (C١٠)، خلاقيت و نوآوري (C١١) و امکانات (C١٢) تشکيل ماتريس خودتعاملي ساختاري پس از تعيين عوامل ، پرسشنامه ماتريسي طراحي شده و خبرگان اين عوامل را به صورت زوجي مورد بررسي قرار دادند.