چکیده:
ﭘﯿﺎﻣبر اﻋﻈﻢ (ص) ﺑﻪ ﻋﻨﻮان آﺧﺮﯾﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎدۀ اﻟﻬﯽ، رﺣﻤﺘﯽ ﺑﺮای تمام ﺟﻬﺎﻧﯿﺎن ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﻪ ﻃﻮری ﮐﻪ ﺻﻔﺖ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ و دﻟﺴﻮزیاش ﺑﺮ تمام وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی دﯾﮕﺮ اﯾﺸـﺎن ﻏﻠﺒـﻪ دارد. از ﻣﻨﻈـﺮ آن ﺣضرت ﻫﻤﮥ اﻧﺴﺎن ﻫﺎ دارای ﺟﺎن و ﻧﻔﺲ ﻣﺤـکوم ﻫﺴـﺘﻨﺪ و نمیﺗـﻮان آﻧﻬـﺎ را از ﺑـﯿﻦ ﺑـﺮد؛ ﭼﻨﺎن ﮐﻪ در رﻓﺘﺎر و ﺳﯿﺮۀ ﻋﻤﻠﯽ آن ﺣضرت ﻧﯿﺰ اﯾﻦ ﺷﯿﻮه ﺑﻪ روﺷﻨﯽ دﯾﺪه ﻣـﯽ ﺷـﻮد. ﺑﺮﺧـﯽ ﺑـﺎ اﺳـﺘﻨﺎد ﺑـﻪ ﮔﺰارش ﻫـﺎی ﺿـﻌﯿﻒ و ﻏﯿﺮﻗﺎﺑـﻞ اعتماد در ﺗﻼشاﻧﺪ ﮐﺸﺘﻪ ﺷـﺪن ﺑﺮﺧـﯽ ﻣﺨﺎﻟﻔــﺎن و ﻣﻌﺎﻧﺪان آن ﺣضرت را ﺑﺎ ﺷﯿﻮ ۀ ﺗﺮور ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺪاﻧﻨـﺪ. اﯾـﻦ ﻧﻮﺷـﺘﺎر ﺑـﺎ روش ﺗﻮﺻـﯿﻔﯽ ـ ﺗﺤﻠﯿﻠـﯽ ﺑﯿــﺎﻧﮕﺮ اﯾــﻦ اﺳــﺖ ﮐــﻪ ﻋــﻼوه ﺑــﺮ اﯾﻨﮑــﻪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧــﻪ ﮔﺰارش ﻫــﺎ از ﻟﺤــﺎظ ﺳــﻨﺪی ﺿــﻌﯿﻒ و ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘماد ﻫﺴﺘﻨﺪ، در مورد آﻧﻬﺎ ﺷﻮاﻫﺪی ﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐـﻪ ﻧﺸـﺎن ﻣـﯽ دﻫـﺪ، ﮐﺸﺘﻪ ﺷـﺪن آﻧﺎن ﺑﻪ ﻫﯿﭻ وﺟﻪ ﻣﺼﺪاق ﺗﺮور ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم اﻣـﺮوز ی ﻧﯿﺴـﺖ و ﺳـﯿ ﺮۀ ﻧﺒـﻮ ی ﻫﻤـﻮاره ﺑـﺮ ﻣـﺪارا و ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن اﺳﺘﻮار ﺑﻮده و ﭘﯿﺎﻣبر اﻋﻈﻢ (ص) ﺗﺎ ﺣـﺪ اﻣﮑـﺎن ﺑـﺎ دﺷـﻤﻨﺎن ﭘﯿﮑـﺎر و ﻣﺒـﺎرزه میﮐﺮدﻧﺪ.
The Holy Prophet (PBUH) as the last divine messenger is considered a mercy for all the worlds so that his attribute of kindness and compassion overcomes all his other characteristics. In his view, all human beings have a respectable soul and they cannot be destroyed. As in the behavior and practical life of the Prophet (PBUH) this method can be seen clearly. Some people, based on weak and unreliable reports, are trying to equate the killing of some of his opponents and enemies with the method of terrorism. The results of this article by descriptive-analytical method indicate that in addition to the weakness of the document and the unreliability of such reports, there is evidence in their text that shows that their killing is by no means an assassination in the modern sense. On the other hand, the Prophetic biography (PBUH) was always based on tolerance and kindness to the opponents and did not fight the enemies as much as possible.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی بیانگر این است که علاوه بر اینکه اینگونه گزارشها از لحاظ سندی ضعیف و غیرقابلاعتماد هستند، در متن آنها شواهدی یافت میشود که نشان میدهد، کشتهشدن آنان بههیچوجه مصداق ترور به مفهوم امروزی نیست و سیرۀ نبوی همواره بر مدارا و مهربانی با مخالفان استوار بوده و پیامبراعظمصلی الله علیه و اله و سلّم تا حد امکان با دشمنان پیکار و مبارزه نمیکردند.
وجود برخی گزارشهای غیر روشن و ضعیف در منابع اسلامی سبب شده تا برخی شبههافکنان در پی القا این شبهه باشند که آنچه امروزه به نام ترور و اقدام به قتل ناگهانی علیه دیگران انجام میشود را در میان مسلمانان برآمده از رسمی بدانند که پایهگذار آن رسولخداصلی الله علیه و اله و سلّم بوده است.
ک: گودرزی، 1386، ص86)؛ پس اساساً کشتن و ترور مخالفان توسط خود آن حضرت که سنت فعلی گفته میشود، منتفی است؛ اما در رابطه با اینکه پیامبرصلی الله علیه و اله و سلّم دستور ترور فردی را داده باشد نیز باید گفت در برخی کتابهای تاریخی و منابع روایی گزارشها و روایاتی دیده میشود که باعث شده برخی آنها را مصداق ترور بدانند که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
نکتهای که مؤید این نظر است برخورد رسولخداصلی الله علیه و اله و سلّم با فردی شاعر به نام کعببنزهیر بود که آن حضـرت برای او نیز حکم قتل داده بود؛ اما چون او توبه کرد و اسلام آورد، پیامبراکرمصلی الله علیه و اله و سلّم او را بخشید و امان داد (ابنکثیر، 1407ق، ج4، ص372؛ ابناثیر، 1409ق، ج4، ص175).