چکیده:
بیان مسئله:
تقابل با غرب راه نفوذ استعمار را در جوامع اسلامی فراهم آورد و، با تغییر در بافت گفتمانی ساختار نظام سنتی و اجتماعی، موجب بحران و تحولات عمیقی در تمامی عرصه ها از جمله فرهنگ و هنر اسلامی شد. با غربی شدن آموزش هنر و پیشرفت و فناوری در صنایع مختلف، هنرهای کتاب آرایی سنتی از رونق افتاد؛ شیوه های غربی جایگزین هنرهای سنتی شد و آن ها را «به حاشیه برد». با شکل گیری مطالعات پسا استعماری، و ارایه خوانش «مقاومت» در برابر قدرت در اشکال استعماری، همچنین نفی آکادمیسم غربی از جانب برخی هنرمندان پیشرو غربی، مشروعیت اصول و زیبایی شناسی غربی به عنوان معیار با چالش مواجه شد. بدین ترتیب، هنرمندان اسلامی برای یافتن هویت خود، رهایی از پیامدهای استعمار، و بازتولید فرهنگ بومی، دوباره به خوشنویسی به عنوان سمبل مقاومت و عنصری زاییده از بطن تمدن اسلامی رجوع کردند.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر، با بهره گیری از مطالعات پسااستعماری و روش توصیفی-تحلیلی، علل مقاومت خوشنویسی اسلامی در برابر روند غربی شدن را بررسی مکرده است.
هدف پژوهش:
هدف پژوهش حاضر بازشناسی عوامل مصون ماندن خوشنویسی اسلامی در برابر استعمار است.
نتیجه گیری
پژوهش حاضر، در خصوص علل مقاومت خوشنویسی اسلامی در برابر روند غربی شدن، دو عامل عمده و اساسی را موثر می داند: نخست، شرایط اجتماعی و جستجوی هویت حاصل از نگاه پسااستعماری که با بازگشت به خود و نظریه مقاومت سنت خوشنویسی را از اندیشه های استعمار و امپریالیسم فرهنگی مصون نگه داشته است. دیگری، ماهیت و قابلیت های خلاقانه خوشنویسی است؛ خوشنویسی، در «پیوندخوردگی» با کلام الهی، خاصیت تجریدی در ماهیت و عینیت دارد، با گنجینه حکمت، ادبیات و علوم انسانی آمیخته، با سایر هنرهای اسلامی تطبیق پذیر است، و نحوه تعلیم و تعلم آن عمیقا ریشه در سنت ها و عرفان اسلامی دارد. خوشنویسی اسلامی در دوران معاصر نیز، تا زمانی که از جنبه های خلاقانه اش بهره برداری شود و در عین حال نسبت خردانگارانه با آموزه های سنت خود داشته باشد، اصالت و هویت خود را حفظ می کند و حیات آن نیز استمرار می یابد.
خلاصه ماشینی:
نتيجه گيري : پژوهش حاضر، در خصوص علل مقاومت خوشنويسي اسلامي در برابر روند غربي شدن ، دو عامل عمده و اساسي را مؤثر مي داند: نخست ، شرايط اجتماعي و جستجوي هويت حاصل از نگاه پسااستعماري که ِبا بازگشت به خود و نظريۀ مقاومت سنت خوشنويسي را از انديشه هاي استعمار و امپرياليسم فرهنگي مصون نگه داشته است .
اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين مسئله است که ، با وجود ظهور جنبش هاي هنري مدرن در جوامع اسلامي ، و نيز ِ گسترش آموزش هنر بر اساس شيوه هاي غربي ، خوشنويسي ديگر مسئله ، به ِ اسلامي چگونه توانسته است خود را مصون نگه دارد؟ بازآيي خوشنويسي در دوران معاصر و محفوظ ماندن اصالت خوشنويسي در برابر روند غربي شدن از اهميت ويژه اي برخوردار است و لازم است دلايل آن را، با هدف شناسايي قابليت هاي هنرهاي سنتي و بومي در دوران معاصر، مورد بررسي قرار داد.
از اين رو توجه به هنرهاي سنتي ، به ويژه خوشنويسي ، از جمله به دليل مقاومت آن در برابر فرهنگ استعمارگر در جوامع اسلامي ، از نگاه مطالعات پسااستعامري از اهميت ويژه اي برخوردار است .
به همين قياس ، هنرمندان معاصر نيز از خوشنويسي به عنوان ويژگي خاص هنر جوامع اسلامي در برابر شيوه هاي متنوع و سبک هاي غربي در عرصۀ جهاني استفاده کرده اند.