چکیده:
زمینه: تحقیقات نشان داده اند که پناهندگان در معرض عوامل استرس زای مختلفی قرار می گیرند که این استرس زاها برای زنان پررنگ تر هستند. از طرف دیگر، برنامه های توانمندسازی روانشناختی می توانند باعث بهبود عملکرد انسان ها می شود. ازاین رو، برنامه های توانمندسازی بر روی زنان پناهنده سرپرست خانوار می تواند بسیار مفید باشد.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه توانمندسازی زنان پناهنده سرپرست خانوار بر عزت نفس، خودکارآمدی، امید و سبک های اسنادی آنان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با دوگروه آزمایش و گواه بود. در این پژوهش تعداد 50 نفر از زنان پناهنده سرپرست خانوار که به حضور در پژوهش تمایل داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو دسته آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه خودپنداره راجرز (1975-1938)، پرسشنامه سبکهای اسنادی پیترسون، سمل، وون بایر و همکاران (1982)، مقیاس عزتنفس روزنبرگ (1965)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی توسط شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991). پیش آزمون در هر دو گروه انجام شد و گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه توانمندسازی زنان پناهنده سرپرست خانوار که توسط طوسی (1399) با مطالعات کیفی تنظیم شده است را دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه توانمندسازی بر اعتماد به خود، خودپنداره، خودکارآمدی، امید و سبکهای اسنادی زنان سرپرست خانوار پناهنده تأثیر معناداری داشته است (0/05 >p). به نحوی که نمرات عزتنفس، خودپنداره، خودکارآمدی، امیدواری و سبکهای اسنادی درونی مثبت افزایش و سبک های اسناد درونی منفی کاهش معناداری در مرحله پسآزمون داشته و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود.
نتیجهگیری: به نظر می رسد این برنامه توانمندسازی بر اعتماد به خود، خودپنداره، خودکارآمدی، امید و سبکهای اسنادی زنان سرپرست خانوار پناهنده تأثیر داشته است. تحقیق در نمونه های بزرگ تر میدانی مورد نیاز است.
Background: Mental health of female-headed refugee households is a human right.
Aims: The present study aims at inspecting the impact of the empowerment program of female-headed refugee households on their self-esteem, self-efficacy, hope, and attributional styles. The study is a semi-experimental one with two groups: experimental and control.
Methods: 50 refugee single mothers, who were willing to participate in the study, were chosen. They were randomly assigned into two groups. The instruments for the study were Rogers’ self-concept questionnaire (1938-1975), Peterson, Semmel, von Baeyer attributional styles questionnaire (1982), Rosenberg’s self-esteem scale questionnaire (1965), Sherer et.al. General self-efficacy scale (1982), Schneider’s life expectancy questionnaire (1991). The pre-test was conducted in both groups. The experimental group received eight sessions of empowerment program of female-headed refugee households, which was designed by Toosi (2020), using qualitative studies. The duration of each session was 90 minutes. Mixed analysis of variance was used.
Results: The findings of the study indicated that empowerment teaching programs have a significant effect (p
Conclusion: Thus, this empowerment program can be used to improve female-headed refugee households' psychological conditions.