چکیده:
سیاستهای مالی از مهمترین سیاستهایی هستند که در زمینه مدیریت تقاضای کل اقتصاد مورد استفاده قرار میگیرند. در حقیقت سیاستهای مالی یکی از اصلیترین ابزارهای دولتها برای تحقق اهداف کلان اقتصادی از جمله توزیع عادلانه درآمد، افزایش نرخ رشد اقتصادی و سطح اشتغال و ثبات قیمتها میباشد. از آنجا که یکی از بخشهای تاثیرپذیر از سیاستهای اقتصادی بازارهای مالی بوده و با توجه به اهمیت و نقش توام سیاستهای مالی و بازارهای مالی در اقتصادهای وابسته به فروش نفتی، در این مطالعه به بررسی تاثیر سیاستهای مالی بر بازدهی بازار سرمایه در کشورهای منتخب صادرکنندهی نفت با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری تابلویی (PVAR) پرداخته شده است. متغیرهای مورد مطالعه رشد شکاف محصول (GAP)، توازن بودجه (BUD)، بدهی عمومی (DEB) و بازدهی شاخص قیمت سهام (RSMI) در دوره زمانی 2004-2018 برای کشورهای ایران، عربستان، قطر، کویت، امارات میباشند. بر اساس نتایج بدست آمده از نمودارهای توابع عکسالعمل تاثیر شکاف محصول بر بازدهی سهام مثبت، توازن بودجه منفی، بدهی عمومی مثبت و نوسانات خود بازدهی بازار سهام مثبت میباشد. بر مبنای نتایج پژوهش، نمودارهای توابع عکسالعمل بیانگر تاثیرات متقابل بین متغیرهای مورد بررسی بوده، همچنین با توجه به نتایج تجزیه واریانس خطای پیشبینی تاثیر متقابل بازار سهام و متغیرهای سیاست مالی تایید میگردد.
Fiscal policies are one of the most important policies that are used in the field of demand management. Implementing fiscal policies is one of the most important policy-making tools to achieve macroeconomic goals such as Distribution Fair Income, Increasing Rate Growth Economic And Employment And Stabilizing Price.
Since economic policies have a significant impact on financial market returns, this study investigates the impact of fiscal policies on stock market returns in selected oil exporting countries using panel vector autoregressive model (PVAR). In this study, to select a statistical population, the method of systematic elimination was used in the period 2004 to 2018. The variables studied are GDP gap, budget balance, public debt, GDP and capital market returns. Based on the results of the graphs of the recentered influence functions, the effects of GDP gap, public debt are positive on stock returns and the effect of budget balance on stock market is negative. The effects of fluctuations of stock market returns on itself is positive too. According to these graphs, these effects are bidirectional. Also, the results of the forecast error variance decomposition analysis confirm the bidirectional relation between stock market and fiscal policy variables.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که يکي از بخش هاي تأثيرپذير از سياست هاي اقتصادي بازارهاي مالي بوده و با توجه به اهميت و نقش توأم سياست هاي مالي و بازارهاي مالي در اقتصادهاي وابسته به فروش نفتي ، در اين مطالعه به بررسي تأثير سياست هاي مالي بر بازدهي بازار سرمايه در کشورهاي منتخب صادرکننده نفت با استفاده از مدل خودرگرسيون برداري تابلويي (PVAR) پرداخته شده است .
متغيرهاي مورد مطالعه رشد شکاف محصول (GAP)، توازن بودجه (BUD)، بدهي عمومي (DEB) و بازدهي شاخص قيمت سهام (RSMI) در دوره زماني ٢٠٠٤-٢٠١٨ براي کشورهاي ايران ، عربستان ، قطر، کويت ، امارات مي باشند.
بر مبناي نتايج پژوهش ، نمودارهاي توابع عکس العمل بيانگر تأثيرات متقابل بين متغيرهاي مورد بررسي بوده ، همچنين با توجه به نتايج تجزيه واريانس خطاي پيش بيني تأثير متقابل بازار سهام و متغيرهاي سياست مالي تأييد مي گردد.
رحماني و مهرآرا (١٣٩١) به بررسي اثر سياست هاي پولي و مالي به عنوان مهم ترين عوامل اقتصادي (عوامل بيروني ) مؤثر بر قيمت سهام پرداخته اند که با استفاده از رويکرد خودرگرسيون برداري و مدل تصحيح خطاي برداري اين امر صورت گرفته است .
مدل سازي پژوهش ارائه ساختاري مدل PVAR براي مدل تأثيرگذاري سياست هاي مالي بر بازدهي بازار سهام بر اساس مطالعه لاوال و همکاران (٢٠١٨) به صورت زير است : 1.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بر اساس اين نتايج ميتوان گفت که تقريبا تأثير متغير بدهي عمومي و توازن مالي بر بازدهي بازار بورس نزديک به صفر مي باشد.