چکیده:
امروزه از پدیده ی سایش اجتماعی به عنوان یکی از معضلات و زوایای تاریک زندگی سازمانی که ناشی از تعاملات
مستمر و اجباری سازمانی است ، یاد میشود. با توجه به اینکه سایش اجتماعی یک معضل سازمانی با تبعات جبران ناپذیر
است و موجب کاهش ظرفیت سازمانی و عدم توسعه منابع انسانی میگردد، این پژوهش در راستای مساعدت به مدیران
سازمان و برای کاهش اثرات منفی سایش اجتماعی صورت پذیرفته است . هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر سایش
اجتماعی بر اهمال کاری کارکنان است . در راستای هدف مزبور، سه فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی مطرح شد. روش
تحقیق مورد استفاده توصیفی–کاربردی است و برای سنجش متغیر سایش اجتماعی از پرسشنامه دافی و همکاران (٢٠٠٢)
و برای سنجش متغیر اهمال کاری از پرسشنامه تدوین شده توسط شوازر و دیل (٢٠٠٠) استفاده شده است . جامعه آماری
پژوهش حاضر کلیه کارکنان و نمایندگی های بیمه ایران استان کرمانشاه هستند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون
t مستقل و مدل یابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS انجام شد. نتایج نشان داد که
بین سایش اجتماعی کارکنان و اهمال کاری ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد، هم چنین بین زنان و مردان در میزان
اهمال کاری و سایش اجتماعی اختلاف معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش به مدیران سازمان در جهت درک بهتر از
سایش اجتماعی و سیاستگذاری صحیح در راستای کاهش تبعات منفی آن ، به خصوص پیشگیری از گسترش اهمال کاری
در بین کارکنان ، یاری میرساند.
Today, the phenomenon of social deterioration is considered as one of the problems and dark corners of organizational life that results from continuous and forced organizational interaction. Considering that social deterioration is an organizational problem with irreparable consequences and reduces organizational capacity and hinders human resource development, this study is conducted to help managers and reduce the negative effects of social deterioration. Accordingly, it is aimed to examine the impact of social deterioration on employees’ procrastination. To this end, three main hypotheses and three sub-hypotheses are proposed. The research method is descriptive-applied. Duffy et al. (2002) scale is used to measure social deterioration and a questionnaire developed by Schwazer and Dale (2000) is used to measure the variable of procrastination. The statistical population of the study includes all employees and insurance agencies of Kermanshah province, Iran. Data analysis is done by independent t-test and structural equation modeling using SPSS and Smart-PLS.
The results show a positive and significant relationship between employees’ social deterioration and procrastination, and there is a significant difference between men and women in the rate of social deterioration and procrastination. The results of the research help organizational managers to better understand social deterioration and make correct policy in order to reduce its negative consequences, especially to prevent the spread of procrastination among employees.
خلاصه ماشینی:
com@erahimi٥٧ تحليلي بر سايش اجتماعي و اهمال کاري در زندگي سازماني / نجيبه عباسي رستمي ، فرانک صفري شاد ، ابراهيم رحيمي ٨٧ مقدمه امروزه سـازمان ها با ظهور معضـلات جديدي مواجه شــده اند که علاوه بر اثرات منفي بر فرد و سـازمان ، مانع دسـتيابي ســـازمان به اهداف خود و ارائه ي خدمات مفيد به جامعه ميشـــود.
مباني نظري پژوهش سايش اجتماعي اخيرا محققان ســازماني در مطالعات مربوط به بهره وري نيروي انســاني به زواياي تاريک زندگي ســازماني، يعني ابعاد منفي تعاملات اجتماعي و جزئيات روابط نزديک ميان فردي نيز توجه خاصــي داشــته اند که يکي از اين موارد ســايش اجتماعي اســت که شــامل همه رفتارهاي منفي اســت که در طول زمان از کارکنان صــادر ميشــود و باعث تضــعيف توانـاييهـاي شـــخص مورد ســـايش ميگردد.
Solomoon & Rothblum تحليلي بر سايش اجتماعي و اهمال کاري در زندگي سازماني / نجيبه عباسي رستمي ، فرانک صفري شاد ، ابراهيم رحيمي ٩١ پژوهش کاظمي و همکاران (١٣٨٩) نام برد.
بنابراين فرضيه اصلي اين پژوهش به صورت زير بيان ميشود: فرضيه اصلي اول : بين فرسايش اجتماعي و اهمال کاري کارکنان ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد.
مقدار عدد آماره T در ارتباط بين متغيرهاي مستقل و وابسته پژوهش ، معنادار بودن و يا غير معنادار تحليلي بر سايش اجتماعي و اهمال کاري در زندگي سازماني / نجيبه عباسي رستمي ، فرانک صفري شاد ، ابراهيم رحيمي ٩٥ بودن رابطه را نشان ميدهد.
همچنين با توجه به اينکه ضــريب مســير بين دومتغيرعدد ٠/٢٣٣ اســت ؛ در نتيجه ، ارتباط مســتقيم ، مثبت و معنادار بين متغير ســايش کلامي و اهمال کاري وجود دارد و فرضـيۀ فرعي دوم مورد تأييد قرار گرفت .