چکیده:
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شاخص های ریسک پذیری مدیرعامل بر شدت چسبندگی هزینهها، ویژگیهای
مالی و نمایندگی شرکتها می باشد.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر بر حسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و
روش شناسی پژوهش از نوع پس رویدادی است. برای آزمون فرضیهها، از مدل رگرسیون چند متغشیره استفاده شده است.
یافته های پژوهش: نتایج فرضیه نخست پژوهش نشان داد که شاخص های ریسک پذیری مدیرعامل (بازده سهام و انحراف معیار
جریان وجوه نقد) بر شدت چسبندگی هزینهها، تاثیر دارد. نتایج فرضیه دوم، نشان داد که بازده سهام بر میزان داراییها، تاثیر
معناداری ندارد؛ انحراف معیار جریان وجوه نقد بر میزان داراییها، تاثیر معناداری دارد. بازده سهام بر عملکرد سهام، تاثیر معناداری
ندارد؛ انحراف معیار جریان وجوه نقد بر عملکرد سهام، تاثیر معناداری دارد. نتایج فرضیه سوم، نشان داد که بازده سهام بر درصد
پاداش پرداختی به مدیر عامل، تاثیر معناداری ندارد؛ انحراف معیار جریان وجوه نقد بر درصد پاداش پرداختی به مدیر عامل، تاثیر
معناداری دارد. بازده سهام بر دوره تصدی مدیرعامل، تاثیر معناداری ندارد؛ انحراف معیار جریان وجوه نقد بر دوره تصدی
مدیرعامل، تاثیر معناداری دارد.
نتایج پژوهش: در خصوص تحلیل نتایج فرضیه های پژوهش میتوان بیان داشت که به طور خاص، هنگامی که تقاضا افزایش می یابد
و مدیران انتظار دارند تقاضا در آینده نیز در سطح بالایی بماند، آنها مایل به تاب آوری هزینه های افزایش منابع هستند، زیرا تصور
می کنند که منابع اضافی در آینده مورد نیاز خواهد بود. بر این اساس، با افزایش فروش، مدیرانی که انتظارات خوش بینانه و نگرشی
ریسک پذیر دارند احتمالا منابع را با ریسک و تهور بیشتری افزایش می دهند. برعکس، وقتی تقاضای فعلی کاهش می یابد، مدیران
باید تصمیم بگیرند که منابع استفاده نشده را کاهش داده یا حفظ کنند. تصمیم گیریهای مبتنی بر ریسک مدیران میتواند سازمان
را به سود مطلوب رسانده یا برعکس آنها را با شکست مواجه سازد؛ به معنای دیگر، ریسک پذیری مدیران مینواند بازده مجموع
داراییها را افزایش داده یا برعکس باعث کاهش آن شود.