چکیده:
پژوهش حاضر در صدد مقایسه المنار و الکاشف در زمینه تفسیر آیه «اولی الامر» (نسا/159) است. تفسیر الکاشف مصداق «اولی الامر» را، امامان معصوم دانسته و امر اطاعت از پیامبر و «اولی الامر» را در این آیه، دارای وزان واحد، مطلق و بی قید و شرط تلقی کرده و این را اثبات کننده عصمت رسول (ص) و «اولی الامر» به شمار آورده است و علت تکرار «اطیعوا» را تفاوت قلمرو اطاعت محسوب کرده است و نه تاکید و مخاطبان را در «فان تنازعتم» مسلما نان دانسته و نه «اولی الامر» تفسیر المنار نیز امر به اطاعت از پیامبر و «اولی الامر» را مطلق و لازمه آن را عصمت آنان دانسته است؛ در این مقاله علاوه بر مقایسه دوتفسیر، اشکالات برداشتهای صاحب المنار مطرح و ایرادات ایشان به برداشت مفسران شیعه پاسخ داده شده است.
خلاصه ماشینی:
ایشان مینویسد: (خواننده، سخن استاد درباره علت تکرار واژه اطیعوا، نسبت به پیامبر و تکرار نشدن آن نسبت به (اولی الامر) را ملاحظه کرد؛ البته نکته یاد شده نظر مت (رشید رضا) روشن و پذیرفتنی نیست؛ زیرا امر به اطاعت از خدا و رسول در پارهای از آیات با تکرار واژه ((اطیعوا)) و در پارهای از آیات بدون تکرار آمده است و دلیل روشنی که بیانگر تفاوت این دو واژه تعبیر باشد، در میان نیست.
الکاشف، جلد ۲، صفحه ۵۶۷_۵۶۸ ابهام دیگری که میتوان بدان اشاره کرد، این است که پس از آن که دین اسلام گسترش یافت و مسلمانان در اقطار جهان منتشر شدند، آیا در هر زمان باید یک فرد یا گروه مخصوص اهل حل و عقد را «اُولِی الاَمرِ» دانست و بر آنان این عنوان را منطبق کرد و اطاعت آنان بر مسلمانان جهان بدون استثنا واجب است و یاآن که در هر کشور جماعت خاصی از اهل حل و عقد و زمامداران همان کشوز را باید «اُولِی الاَمرِ» دانست و اوامر و نواهی آنان بر خصوص مردم آن مرز و بوم لازم است و برای مردم کشورهای دیگر مخالفت آنان جایز است؟ حال آنکه آیه، انتظام زندگی و سعادت مسلمانان را در محور اطاعت از سنت رسول و پیروی از «اُولِی الاَمرِ» قرار داده است؛ از این رو، نباید در مفاد اولی الامر و همچنین در تشخیص آنها ابهام باشد؛ ولی با این مبنا ابهام وجود دارد و تشخیص آنها نیز به عهده مردم هر زمان نهاده شده و از لحاظ تأثیر اصلاحی، چگونه ردیف قرآن کریم و پیامبر اسلام قرار داده شده است؟(حسینی همدانی، ۱۴۰۴، ج ۴، ص ۱۰۰) به گفته رشید رضا «اُولِی الاَمرِ» مثل جانشین رسول هسنتد و به جای رسول امر و نهی و اجتهاد میکنند و برای همین اطاعتش واجب است؛ در حالی که پیامبر اگر اجتهاد میکردند، معصوم بودند و اجتهادشان خالی از خطا و اشتباه بود و بدین جهت در سراسر قرآن به اطاعت مطلق از پیامبر امر شده است؛ بنابراین اگر برای اولی الامر مثل پیامبر اطاعت بی قید و شرط قائل باشیم، باید اولی الامر، همسان پیامبر، معصوم باشد تا اطاعت مطلق از جانب خدا برای مومنان صادر شود.