چکیده:
در این جستار با رویکرد نقد اسطورهای و نشانه ـ نمادشناختی و با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی زبان رمزی و نمادین دقیقی طوسی و زبان نمادین فردوسی در پرداخت داستان درخت سرو کاشمر در هزار بیت شعر دقیقی پرداخته و رابطۀ نمادین درخت سرو و آتش را نشان دادهایم. در این بررسی به این نتیجه رسیدهایم که درخت سروی که زردشت از بهشت آورد و در آتشکده نشاند و در کرداری نمادین عهدنامۀ درختی مقدّسی شد که بر آن نوشتند: «گشتاسپ دین بهی پذیرفت»، درخت سرو عالم حسی و مادی نیست، بلکه همان آتش اهورایی زردشت است که در زبان رمزی دو شاعر، در پیوند با نمادهای روشن آب و ناهید و خورشید و ماه و آتش نمودی نمادین یافته است. این آتش از آن پس در شعر فردوسی همواره با درخت سرو همراه است.
خلاصه ماشینی:
در این جستار پذیرفتهایم كه نماد نمايش بىانتهاست در تصويرى كوچك اما نامحدود و معناى آن را هركس به آزمايش وجدان بايد دريابد و مهمترين ويژگى آن چند معنايی 1 و خویشکاری آن به هم پيوستن و يگانهساختن و جمعبستن آن معانى است كه غالباً متضادند و به همين علت در ذات هر اثر رمزى امكان تأويلپذيريهاى گوناگون وجود دارد و همين خصيصۀ رمز وجه تمايز آن با نشانه است ( برای اطلاع از وجوه تمایز رمز و نشانه رک: پورنامداریان، 1364: 14؛ فتوحی رودمعجنی، 1385: 247- 161؛ طاهری، 1396؛ سجودی، 1390؛ Dictionary of Philosophy and Psycology,1960,P.
فردوسی در بزرگداشت آیینی درخت سرو کاشمر، هنرمندانه با تکرار هزار بیت از باغ سراسر درخت شعر دقیقی (برای اطلاع دربارۀ این ابیات و تناقضات آن رک: دماوندی، 1390: 167- 157؛ محجوب، 1371: 196؛ یاحقی، 1370: بیستوسه) در میان اشعار خود و با به نمود در آوردن مکرر درخت سرو کاشمر و قبلهگاه زرتشتیان و همسو کردن و همراه ساختن مهر، ماه، ناهید، آب و آتش با آن، زیربنای صعود شعرش را در میان شعر دیگر شعرای نمادپرداز و صاحبفرهنگ و خردورز محکم ساخته و درخت سرو را پرچم جاوید و علمدار گروه درختان حماسی شعر فارسی کرده است.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (فردوسی، 1386: 5/ 177) فردوسی زیرکانه و خردورزانه این خواب را آنگونه که آرزو دارد، گزارش و تعبیر میکند و پس از رسیدن به نتیجۀ دلخواه و آرمان ملی خود، درخت سرو آتشین را در کرداری نمادین در باغ پردرخت شاهنامه در کنار نمادهای روشن (آب، ماه، خورشید، ناهید، گاو، بز(میش)، شیر و...