چکیده:
تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی، ازجمله عواملی است که موجب بهبود سلامت زندگی افراد جامعه میشوند و کاهش تعارضات، افزایش کیفیت، رضایت و معنای زندگی موجب پیشگیری از تحمیل آسیبهای جبرانناپذیر به جامعه خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی کارآمدی آموزش گروهی مفهوم توکل به خدا، بر تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی زوجهای مهاجر افغانستانی ساکن شهر مشهد صورت گرفت. روش این پژوهش، از نوع ترکیبی شامل بخش کیفی و بخش کمی بود. در بخش کیفی، بسته آموزشی توکل بر خدا مبتنی بر رویکرد شناختدرمانی به روش تحلیل محتوا و اعتباریابی آن، به روش محاسبه روایی محتوایی انجام شد و روش پژوهش در بخش کمّی، از نوع شبهآزمایشی طرح پیشآزمونـ پسآزمون با گروه کنترل بود. چهارده زوج (28 نفر)، بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل و بعد از اجرای مداخله، پرسشنامههای تعارضات زناشویی، کیفیت، رضایت و معنای زندگی مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها حاکی از این است که بستة آموزشی توکل به خدا بر میزان تعارضات زناشویی، کیفیت، رضایت و معنای زندگی اثر دارد (01/0 ≥ P) و آموزش گروهی بستة آموزشی توکل به خدا بر تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی موثر است.
Marital conflicts, quality of life, meaning of life, and life satisfaction are among the factors that improve healthy living in society. Reducing marital conflicts and increasing the quality, satisfaction, and meaning of life will prevent irreparable damage to society. After developing an educational package for trusting in God based on cognitive therapy approach, this study was conducted to investigate the effectiveness of group training of the concept of trust in God on marital conflict, quality of life, meaning of life and life satisfaction of Afghan immigrant couples living in Mashhad. The method used in this study was a combination of qualitative and quantitative parts. Content analysis was used in the qualitative part of the educational package of trust in God based on cognitive therapy approach, the measurement of content validity was used for the validation process, and the quasi-experimental pre-test-post-test design with control group was used in the quantitative part. Fourteen couples (28 people) who had registered to attend the classes were randomly divided into experimental and control groups. Before and after the intervention, questionnaires on marital conflict, quality of life, life satisfaction and meaning of life were used. The findings showed that after validating the educational package by content validity, the mean CVR of the items was 0.99 and the average CVI of the items was 0.83. To evaluate the effectiveness of the educational package on the research variables, covariance analysis was used, and the results indicated that educational package for trusting in God affects the rate of marital conflict, quality of life, life satisfaction and meaning of life (P /0 0.01) and group training of the educational package is effective on marital conflict, quality of life, meaning of life and life satisfaction.
So it is concluded that the educational package of trusting in God based on cognitive therapy approach has the necessary validity, and marital conflicts, quality of life, meaning of life and life satisfaction can be improved through education in trusting in God.
خلاصه ماشینی:
1 تدوين و اعتباريابي بسته آموزشي توکل بر خدا مبتني بر رويکرد شناختدرماني و بررسي کارآمدي آن بر ميزان تعارضات زناشويي،کيفيت، معنا و رضايت از زندگي مهاجران افغانستاني ساکن مشهد ( سيدحسن مبارز/ دكتراي قرآن و علوم تربيتي، جامعة المصطفي العالميه ebaaraat@gmail.
اين پژوهش با هدف بررسي کارآمدي آموزش گروهي مفهوم توکل به خدا، بر تعارضات زناشويي، کيفيت، معنا و رضايت از زندگي زوجهاي مهاجر افغانستاني ساکن شهر مشهد صورت گرفت.
شيوه اجرا و آموزش بسته آموزشي پس از تشکيل دو گروه آزمايش و کنترل و اندازهگيري آزمودنيها بهعنوان پيشآزمون، بستة آموزشي توکل به خدا، به گروه کنترل آموزش داده ميشود و پس از آن، آزمونهاي تعارضات زناشويي، کيفيت، رضايت و معناي زندگي بهعنوان پسآزمون در دو گروه مورد اندازهگيري قرار گرفت تا تأثير مداخله مشخص شود.
براي بررسي اعتبار بستة آموزشي توکل به خدا، مبتني بر رويکرد شناختدرماني به پنج نفر از متخصصان ديني و روانشناسي ارائه شد و با روش محاسبه روايي محتوايي cvr و cvi، مورد ارزيابي قرار گرفت که نتايج آن در جدولهاي (3) و (4) درج شده است.
5. بحث و نتيجهگيري هدف اين پژوهش، تدوين و اعتباريابي بستة آموزشي توکل به خدا، مبتني بر رويکرد شناختدرماني و بررسي کارآمدي آن بر ميزان تعارضات زناشويي، کيفيت، معنا و رضايت از زندگي مهاجران افغانستاني ساکن مشهد است.
بنابراين، با توجه به نتايج اين تحقيق و تحقيقات نسبتاً مشابه، ميتوان نتيجه گرفت که بستة آموزشي توکل به خدا، در کاهش تعارضات زناشويي، افزايش کيفيت، معنا و رضايت از زندگي مؤثر است.