چکیده:
گذشت چهل سال از انقلاب و ورود به گام دوم آن، این مسئله را پررنگتر میسازد که با وجود پیشرفتهای بسیار در بخشهای مختلف، ازجمله مسایل علمی، همچون هستهای، موشکی، پزشکی، نانو و سلولهای بنیادین؛ چرا هنوز تا رسیدن به اهداف اقتصادی موردانتظار انقلاب در گام دوم فاصله وجود دارد؛ الگوهای غربی در این زمینه جواب ندادهاند و محققان در جستوجوی الگوی اقتصادی مناسب گام دوم انقلاب و راهبردهای مناسب آن هستند. هدف این تحقیق بررسی مولفههای اقتصادی گام دوم انقلاب و معرفی راهبردهای اقتصاد مقاومتی بهعنوان الگوی اقتصادی گام دوم انقلاب است. روش تحقیق بهصورت کتابخانهای است. مولفههای اقتصادی گام دوم انقلاب عبارتند از: مقاومت بلندمدت، مبارزه با چالش درونی و بیرونی، الگویی بومی، ایجاد زیرساختهای اقتصادی عدالت اقتصادی و مبارزه با فساد، حضور فعال جوانان، بهرهمندی از فهرست طولانی امکانات. مولفههای اقتصاد مقاومتی عبارتند از: مقاومت، دانش بنیاد، جهادی، مولد، درونزا و برونگرا، بلندمدت، عدالت بنیان، مردمی بودن و... که الگویی مناسب جهت پاسخ به مولفههای اقتصادی گام دوم انقلاب است.
خلاصه ماشینی:
تمرکز بر مؤلفههاي اقتصادي گام دوم انقلاب، تبيين و تشريح مفهوم اقتصاد مقاومتي در چارچوب مذکور اين امکان را ايجاد ميسازد که شناخت بهتري از مسير حرکت انقلاب در چهل سالگي دوم حاصل گردد و زمينه جهت اجراي اقتصاد مقاومتي بهعنوان اقتصادي در تراز انقلاب اسلامي فراهم آيد.
مفهوم اقتصاد مقاومتي و مؤلفههاي آن مورد بررسي انديشمندان متعددي قرار گرفته که در ذيل مطرح ميگردد: کتاب اقتصاد مقاومتي، مباني نظري، اقتصاد مقاومتي را گفتمان و الگوي اقتصادي ميداند که ضمن مقاومسازي و تقويت اقتصاد ملي در برابر تهديدها، توان تحريمشکني، با رويکرد عقب راندن نظام سلطه را داشته باشد و درعينحال، پيشرو، فرصتساز، مولد، درونزا و برونگرا باشد (قوامي، 1391، ص 15).
کتاب مباني و مدلهاي مشارکت مردمي در اقتصاد مقاومتي با بررسي بيانات مقام معظم رهبري تعريف ذيل را از اقتصاد مقاومتي ارائه داشته است: اقتصاد مقاومتي، اقتصادي برآمده از فرهنگ انقلابي و اسلامي و الگويي الهامبخش از نظام اقتصادي اسلام است که ضمن مقاومسازي اقتصاد در برابر تهديدهاي نظام سلطه از توان پيشرفت جهشي اقتصادي نيز برخوردار است.
در تبيين بيانشده عبارت «اقتصادي برآمده از فرهنگ انقلابي، اسلامي و الگويي الهامبخش از نظام اقتصادي اسلام» آمده، که اگر بهمعناي اين باشد که تنها در اقتصاد اسلامي معنا پيدا ميکند، داراي اشکال است؛ زيرا در خارج از حوزة اسلام نيز اقتصاد مقاومتي وجود دارد.