چکیده:
کار انجام شده توسط کمیته نوبل به طور مشترک با آموس تورسکی (١٩٣٧-١٩٩٦) در طول یـک همکـاری طولانی و بسیار نزدیک انجام شد. ما با هم روانشناسی باورها و انتخاب های شـهودی را مـورد بررسـی قـرار دادیم و عقلانیت محدود (مستتر) در آن ها را بررسی کردیم . هربرت سـایمون (١٩٥٥-١٩٧٩) پـیش از ایـن پیشنهاد داده بود که تصمیم گیرندگان باید به عنوان عقلانیت محدود نگریسته شوند و مدلی را ارائه داده بود که در آن حداکثرسازی مطلوبیت با رضایتمندی جایگزین میشد. پژوهش ما در تلاش است تا نقشه عقلانیت محدود را به وسیله کشف تورش های سیستماتیک که باورهای مردم و انتخاب های آن ها را از باورهای بهینه و انتخاب های مفروض در مدل های عامل - عقلایی جدا میسـازد، بـه دسـت آورد (کـانمن ،٢٠٠٢، عقلانیـت محدود). مدل عامل - عقلایی نقطه شروع ما و منبع اصلی فرضیه صفر ما بود؛ اما تورسکی و من تحقیقات خود را در وهله اول به عنوان کمک به روانشناسی ، با کمک احتمالی به اقتصاد به عنوان یک مزیت ثانویه ، مـورد بررسی قرار دادیم . ما توسط اقتصاددانانی که امیدوار بودند روانشناسی می تواند منبـع مفیـدی از فرضـیات برای نظریه پردازی اقتصادی و به طور غیرمستقیم منبعی از فرضیات برای تحقیقات اقتصادی باشد، بـه سـوی گفتگویی میان رشته ای کشیده شدیم (ریچارد تالر، ١٩٨٠، ١٩٩١، ١٩٩٢). این امیدواریها تا حدودی تحقـق یافته اند و منجر به یک برنامه فعال تحقیق توسط اقتصاددانان رفتاری شده است .
خلاصه ماشینی:
در اين معنا، مقاله حاضر، يک رفتار٤ يکپارچه از قضاوت و انتخاب شهودي ارائـه مـيکنـد، که بر مطالعه قبلي رابطه بين ترجيحات و نگرش ها استوار است (کانمن و همکاران ١٩٩٩) و مدلي از شيوه هاي اکتشافي قضاوت را که اخيرا توسط کانمن و شـين فردريـک ٥ پيشـنهاد شـده اسـت ، بسـط ميدهد (٢٠٠٢).
به عنوان مثال ، ذکر يک طبقه اجتمـاعي آشـنا بـه طـور موقـت دسترسي به صفاتي را که مرتبط با کليشه اين طبقه است ، افزايش ميدهد، همان طور که توسط يـک آستانه پايين براي تشخيص رفتارها به عنوان نشانه هاي ايـن صـفات نشـان داده شـده اسـت (فيسـک ، .
يافتـه هـاي اصـلي در مطالعات تصميمات شهودي، همان طور که توسط کلـين ١ (١٩٩٨) توضـيح داده شـد، ايـن اسـت کـه تصميم گيرندگان باتجربه که تحت فشار کار ميکنند (به عنوان مثال آتش نشانان )، به ندرت نيـاز بـه انتخاب بين گزينه ها دارند زيرا در اغلب موارد تنها يک گزينه به ذهن آن ها ميآيد.
کدام يک از اين دو نفر دليل بيشتري براي رضايت از وضعيت مالي خوددارند؟ کدام يک امروز شاد هستند؟ اگر فرمول بندي برنولي به طور شـفاف بـه عنـوان يـک مـدل توصـيفي از انتخـاب هـاي ريسـکي نادرست باشد، همان طور که در اينجا استدلال شده است ، چرا اين مدل براي مدت زيادي حفظ شده است ؟ براي پاسخ به نظر ميرسـد کـه واگـذاري مطلوبيـت بـه ثـروت جنبـه اي از عقلانيـت اسـت و بنابراين با فرض عمومي عقلانيت در نظريه پردازي اقتصادي همخواني دارد (کانمن ،٢٠٠٣).