چکیده:
بعد از اینکه کتب اصولی مورد بررسی قرار میگیرد، برای دانشجو کلیاتی از مسائل اصولی حاصل میشود. و در پاره
از مسائل نه تنها رفع جهل نمیشود، بلکه یک سری اشکالات و سوالاتی باقی میماند که فقط با کاوش در کتب اصولی
میتوان رفع جهالت کرد و به جواب نهایی دست یافت. از جمله آن مباحث که میتوان به انها اشاره کرد، مبحث عام و
خاص میباشد. همچین مسائل و مباحثی میتواند مبتدئین در این علم را سردرگم کند، چه بسا که برای بسیاری از علمای
این علم جزو بدیهیات باشد.
روش این مختصر به صورت کتابخانهای میباشد به این صورت که متعلم و پژوهشگر به کتب مرجع رجوع کرده و
سپس با ذکر کردن منابع و توضیحاتی اندک در ذیل هر یک از منقولات این مقاله را به ثمر نشانده است.
اگر مفروض ما وجود تفاوت بین عام و مطلق باشد، میتوان گفت که مطلق دائر مدار لفظ نمیباشد، بلکه ممکن هست
که لفظ مفردی مطلق باشد و در عین حال، خاص هم باشد. چه بسا که قرائن در عام و خاص فقط به شرط شیء از لفظ
هست واین در حالتی هست که در مطلق و مقید، امر بر خلاف این اصل میباشد. به این 2 تفاوت بین عام و خاص و مطلق
ومقید، در کتب اصولی بدان اشاره شده کهان شاء الله در متن از ان بحث خواهیم کرد.
Students have acquired a knowledge about principles of religious
jurisprudence matters after studying books in this field. And in
some of the issues, not only does ignorance be eliminated, but also
a series of bugs and questions remain that can only be solved by
studying principle of jurisprudence books, and achieving the decisive
answer. One of the topics that can be mentioned is the topic of
general and specific. Such issues and issues can be confused beginners
of this science, although they would be obvious for many scholars.
This paper was made in library method, in which the student
and researcher refer to the reference books, and then by listing the
resources and the few explanations made the article. If we assume
that general and the absolute are different, it can be said that absolute
is not conditional upon the word, but it is possible that the singular
verb would be absolute and, at the same time, would be special.
It is possible that general and specific evidence only exists on
the condition of the object from the word, and this is in a state that,
in absolute and conditioned terms, is contrary to this principle. To
these two differences between the general and the special, the absolute,
and the conditioned, it is mentioned in the books of principles
of religious jurisprudence that we will discuss it.
خلاصه ماشینی:
(گرجي ، ١٣٦١ ش ، صفحه ١١) مسئله ي اصلي اي که در اصل متن و چکيده بدان اشاره مي شود، ذکر تفاوت هاي بين عام و مطلق مي باشد و عقيده بنده بر اين هست که اين مطلب از مطالبي هست که بايد به صورت تحقيقي مورد بررسي قرار بگيرد تا براي دانشجوي اين علم ، به صورت تفصيلي واضح بشود.
(سبحاني ، ١٣٨٨ ش ، ج ١، ص ١٩١) طبق قول حضرت آيت الله سبحاني عام و خاص از مداليل لفظي هست بما هو لفظي ، يعني اگر لفظي بيايد و معناي اصطلاحي عام را بفهماند و اگر که حکم هم به ان تعلق نگرفته باشد، مي توان گفت که عام صورت گرفته هست ولي براي مطلق و فهم اطلاق و تقييد کلام مانيازمند هستيم به وجود حکم هرچند اگر که حکم در کلام نيامده باشد و اطلاق به عريان بودن از قيد گفته مي شود، مثلا استاد و معلمي مي ايد و مي گويد که فردا براي کلاس و نوشتن روي تخته نيازمند به ماژيک هستيم ، حال اگر ايشان غالبا از ماژيک مشکي و نوک تيز استفاده مي کند بايدان را تهييه کنيم و اگر نه ، هر ماژيکي و از هر رنگي باشد ايشان مي تواند بنويسد، فرق ندارد که چه تهييه مي شود!