چکیده:
سنگ بنای آیین دادرسی مدنی، قواعدی است که جهت نظم بخشیدن به دادرسی وضع گردیده است. باوجوداین، گاهی مصالح و مقتضیات دعوا، پیروی از قواعد دادرسی را برنمیتابد و سبب صیقل خوردن قواعد و عدول از آن میگردد. با دقّت نظر در حقوق موضوعه، ملاحظه میگردد که در دعوای تقسیم ترکه، گاهی از قواعد دادرسی عدول میگردد. ازاینرو، نخست، هر چند بنا بر قاعده، صلاحیت محلی دعوای راجع به مال منقول با دادگاه محل اقامت خوانده و دعوای راجع به مال غیرمنقول با دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول است، صلاحیت محلی دعوای تقسیم ترکه اعم از منقول و غیرمنقول با دادگاهی است که آخرین محل اقامت یا سکونت متوفی در آنجا بوده است. در راستای اجرای مدلول این استثنا، باید از مجموعه راهکارهایی نظیر محل صدور گواهی انحصار وراثت، محل فوت، محل وقوع اموال به ویژه اموال غیرمنقول متوفی، محل اقامت ورثه و آخرین اقامتگاه متوفی بر اساس اعلام خواهان دعوا مدد جست. دوم اینکه هر چند بنا بر قاعده، یکی از اوصاف حکم قطعی دادگاه، غیر قابل ابطال بودن آن است، حکم تقسیم ترکه از این قاعده مستثنی بوده و قابل ابطال است. در این مقاله قصد داریم به تبیین عدول از دو قاعده پیشگفته در دعوای تقسیم ترکه در حقوق موضوعه بپردازیم.
The foundation of civil procedure is the rules that have been legislated for trial’s discipline. However, expedients and circumstances of claim sometimes cause deviation from trial’s rules. With attention to law, it is observed that first, although local jurisdiction of claims about goods is with the court of defendant’s residence and local jurisdiction of claims about immovable property is with the court of its locale, local jurisdiction of claim to admeasure heritage is the last residence or habitance of decedent. In order to implement this exception, a set of strategies such as place of issuance of probate, place of death, place of occurrence of property, especially immovable property of the decedent, place of heirs’ residence, the last decedent's residence based on plaintiff's announcement should be used. Secondly, although one of the characteristics of court’s final verdict according to the rule is that it is not voidable, the verdict about admeasuring heritage is an exception to this rule and is so voidable. In this article, we intend to explain the deviation from two aforementioned rules in the claim to admeasure heritage in law.
خلاصه ماشینی:
بديهي است که طريق دوم از موضوع اين نوشته خارج است و در خصوص طريق اول که همانا دعواي تقسيم ترکه است ، بايد گفت که در اين دعوا، از قاعده صلاحيت محلي و غير قابل ابطال بودن حکم دادگاه عدول مي گردد٣ و احکام استثنايي جايگزين آن مي شود که ذيلا به آن خواهيم پرداخت .
به موجب دادنامه شماره ٩٢٠٩٩٧٠٩٠٩١٠٠١٧٨ مورخ ١٣٩٢/٥/١٤ صادره از شعبه سوم ديوان عالي کشور١٨، قضيه از اين قرار است که پس از فوت مورث ، تعدادي از ورثه وي ، دعوايي به خواسته تقسيم ترکه متعدد به طرفيت ساير ورثه در دادگاه حقوقي شهرستان نير مطرح و ذکر مي کنند که متوفي در يکي از روستاهاي شهرستان نير فوت کرده است و گواهي انحصار وراثت در شهرستان تهران صادر گرديده است .
» همان طور که گذشت ، شعبه اول دادگاه حقوقي نير جهت احراز آخرين اقامتگاه متوفي ، محل فوت متوفي مندرج در گواهي انحصار وراثت صادره از دادگستري تهران را ملاک عمل قرار داده است .
١-٣-٣- پرونده سوم در دعوايي ديگر، به موجب دادنامه شماره ٩١٠٩٩٧٠٩٠٧٠٠٠٧٧٥ مورخ ١٣٩١/١٠/٢٦ صادره از شعبه دهم ديوان عالي کشور١٩، ماجرا از اين قرار است که دعواي تقسيم ترکه اي در دادگاه حقوقي شهرستان ک مطرح مي گردد و خواهان ها که ورثه متوفي هستند، اعلام مي دارند که آخرين اقامتگاه مورث خود، شهرستان ک بوده است .