چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حمایت سازمانی در تاثیر هوش سازمانی بر چابکی سازمانی کارکنان بانک صادرات استان اردبیل انجام شده است ، که از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ ماهیت و شیوه تحقیقات جز تحقیقات توصیفی/ پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان بانک صادرات استان اردبیل است ، حجم نمونه از طریق جدول مورگان ١٨٢ نفر به صورت نمونه گیری طبقه بندی شده به صورت تصادفی ساده انتخاب شد، جهت جمع آوری داده های پژوهش از طریق سه پرسشنامه ی استاندارد که پاسخها بر اساس طیف مقیاس ٥گانه لیکرت است ، استفاده شده است . برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و نتایج نشان داد که سوالات پرسشنامه از پایایی بالایی برخوردار است برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف – اسمیرونوف برای تعیین نرمال وغیر نرمال بودن جامعه و از ضریب همبستگی، تحلیل عاملی تائیدی و مدلسازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای لیزرل ، Spss استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیه ها نشان دهنده تاثیر مستقیم بین مولفه های هوش سازمانی بر چابکی سازمانی کارکنان و همچنین تاثیر مستقیم مولفه های چابکی سازمان کارکنان بر حمایت سازمانی دارد همچنین نتایج پژوهش نشان داد حمایت سازمانی در تاثیر هوش سازمانی بر چابکی سازمانی کارکنان بانک صادرات نقش میانجی را ایفا میکند.
خلاصه ماشینی:
لذا اين پژوهش درصدد بوده است با شناسايي روابط احتمالي بين هوش سازماني با چابکي سازماني کارکنان با نقش ميانجيگري حمايت سازماني ادراک شده اداره بانک صادرات در جهت کمک به شناسايي عوامل موثر در ايجاد محيط کاري مطلوب گامي هر چند کوچک بردارد.
که اين سوال مطرح مي شود آيا هوش سازماني بر چابکي سازمان با نقش ميانجي حمايت سازماني بانک صادرات استان اردبيل تاثير دارد؟ مباني نظري و پيشينه تحقيق امروزه با افزايش رقابت و تغييرات غير قابل پيش بيني در عرصه کسب و کار، سازمان ها به منظور کسب مزاياي رقابتي در دستيابي به اهداف سازماني و موفقيت در کسب و کار، با يک چابک عمل ، ين قابليت به سازمانها کمک ميکند تا تغييرات غير قابل پيش بيني را بمنظور دستيابي به موقعيت بهتر در بازار رقابتي و بهبود چرخه زماني در فعاليتهاي مديريتي، کشف کرده و به آن پاسخ دهند (فتحيان وشيخ ، ١٣٩٠).
حمايت سازماني شکل ١-١- مدل مفهومي تحقيق بر گرفته از، (حمايت سازماني بر اساس مطالعات آزينبرگ و همکاران در سال ١٩٨٦ به نقل از پيرسون ٢٠١٢، هوش سازماني، کارل آلبرخت ٢٠٠٢، چابکي سازمان جعفري مقدم ، ١٣٩٠) فرضيات پژوهش با توجه به مدل مفهومي، فرضيه هاي پژوهش به صورت ذيل ارائه مي گردد: فرضيه اصلي: بين نقش ميانجي حمايت سازماني در تاثير هوش سازماني بر چابکي سازماني کارکنان بانک صادرات استان اردبيل رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
فرضيه هاي فرعي : ١) بين مولفه هاي هوش سازماني در چابکي سازمان کارکنان بانک صادرات استان اردبيل رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
آزمون فرضيه هاي تحقيق فرضيه اول : بين مولفه هاي هوش سازماني در چابکي سازمان کارکنان بانک صادرات استان اردبيل رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
فرضيه دوم : بين مولفه هاي هوش سازماني در حمايت سازماني کارکنان بانک صادرات استان اردبيل رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.