چکیده:
هدف از نگارش پژوهش حاضر بررسی مدینه فاضله در اندیشههای فلسفی فارابی میباشد. فارابی اولین متفکر اسلامی است که حول محور اخلاق و سیاست، با استفاده از تعالیم پیشگامان تفکر سیاسی در یونان، تفکرجدیدی در فلسفه اسلامی- ایرانی بنا نهاد. مدینه فاضله یا اجتماع فاضله، به تعریف فارابی؛ اجتماعی است که اعضای آن با هدف رسیدن به سعادت حقیقی، به تعاون باهم برخاستهاند. در مدینهی فاضلهی فارابی، عدالت واقعی امری ارادی است که عبارت است از این که هر انسانی اعمال فاضلانه را بین خودش و دیگر انسا نها به کار بگیرد. بنابراین امور خیر و فاضلانه باید به نحو مشترک بین همهی انسانها توزیع و حفظ شود. از نظر فارابی رکن اصلی و اساسی مدینه فاضله، رئیس مدینه یا «امام»، «ملک»، «فیلسوف» و «حاکم» است. از دیدگاه فارابی مدینۀ فاضله، وسیلهای ایدهآل برای رسیدن انسان به کمال و سعادت و خلود نفس است. فارابی نه تنها ادامه حیات و تامین نیازهای زندگی را متوقف بر اجتماع دانسته، حتی رسیدن به کمال و سعادت را نیز در گرو اجتماع میداند و چنان که در تعریف مدینه آمد، مدینه و اجتماع نخستین گام در رسیدن به کمال است و رسیدن به هدف، همیشه متوقف بر گام نخست میباشد و چگونه ممکن است انسانی که در حفظ و بقای وجودی، محتاج جامعه و مساعدت دیگران است، بتواند به تنهایی و دور از اجتماع به سعادت برسد.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت پرورش خلاقیت در دوران کودکی و نقش عمده ی عوامل تاثیر گذار نظام آموزشی بر رشد خلاقیت و به ویژه حساسیت دوره پیش دبستانی در نظام تعلیم و تربیت دانش آموزان، می خواهیم بدانیم چنانچه دانش آموزان دوره ی پیش دبستانی را بگذرانند آیا این دوره تاثیری بر روند رشد خلاقیت در دانش آموزان تحت تعلیم در چهار مولفه اصالت، انعطاف، بسط، سیالی خواهد گذارد یا نه؟ بدین جهت مطالعه ی حاضر در پاسخگویی برای این سوال است: که آیا دوره ی پیش دبستانی به رشد خلاقیت دانش آموزان کلاس اول موثر است؟ ادبیات پژوهش در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم، افراد خلاق و با استعداد و صاحبان اندیشه نو و تفکر واگرا به مثابه گران بها ترین سرمایه ها از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستندو امروزه جامعه ما، بیش از هر زمان دیگری به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد هر چه قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر میشود نیاز به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده بیشتر و شدید تر می گردد به همین دلیل در شرایط کنونی مساله خلاقیت از مهم ترین مسائل در قلمرو تعلیم و تربیت است در واقع آینده متعلق به کسانی است که بهتر از دیگران فکر میکنند، بهتر از دیگران عمل میکنند، و بهتر از دیگران می فهمند و دارای روحیه تحقیق و کاوشگری میباشند و هر پدیده ای را با دید کنجکاوانه مینگرند و آن را بررسی می کنند و هرگز از پژوهش و تحقیق و راه دشوار و خسته کننده آن مایوس نمی شوند اهمیت این مساله زمانی نمایان می شود که به منظور نهایی تعلیم و تربیت توجه کنیم هدف نهایی تعلیم و تربیت این است که شخص را را برای تفکری روشن و منطقی و فکری سازنده توانا سازد تا بتواند مشکلات و معضلات زندگی را به نحو مناسب حل نماید و از تجارب دیگران و گذشته استفاده کرده آن ها را سازمان دهد و از نتایج آن برای آینده استفاده کند (کریمی، 1387).