چکیده:
رسالت این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی تهیه و تنظیم شده است، بررسی اصول حاکم بر فرایند دادرسی مدنی و حقوق طرفین دعوی در دو نظام حقوقی ایران و ایالات متحد آمریکا است که یکی منبعث از دین مبین اسلام و دیگری تابع عرف کامنلا است. نتایج و یافتههای این پژوهش تطبیقی بیانگر این است که نظام دادرسی مدنی در ایران با تکیه بر منابع فقهی و حقوق روزآمد منطبق بر فرهنگ ایرانی و اسلامی، اصول و حقوقی نظیر اصل برائت، اصل اساسی رعایت تناظر، اصل علنی بودن دادرسی، اصل برابری ادله، اصل الزام قاضی به بیان استدلال، اصل بیطرفی دادگاه، اصل برخورداری از دادرسی موثر، اصل قائمیت خاتمه دعوا بر مصالحه طرفین یا انصراف خواهان از دعوا، حق طرح دعوا، حق در اختیار داشتن وکیل مستقل، حق اعتراض به آراء و حق رسیدگی در مهلت معقول را به رسمیت شناخته و قوانین و مقرراتی را در خصوص آن وضع و ضمانت اجراهایی را برای نقض آن درنظر گرفته است، نظام حقوقی آمریکا نیز تقریبا در یک وضعیت مشابه به اصل استقلال دادگاه رسیدگی کننده، اصل انقطاع طرفداری دادگاه از اصحاب دعوا، اصل حق برخورداری از دادرسی عادلانه و اصل علنی بودن دادرسی اشاره داشته است، نتیجتا هرچند در سرفصلهای اصول و حقوق حاکم بر دادرسی مدنی، این دو نظام حقوقی با یکدیگر اشتراک دارند اما در تشریفات و جزئیات اجرا و وضع قوانین در این خصوص با همدیگر متفاوت هستند که این تفاوت نیز حسب مورد به دلیل تفاوت در ریشه و مبانی تقنینی آنها است.
. The mission of this study, which has been prepared in a descriptive and analytical method, is to study the principles governing the civil procedure and the rights of the litigants in the two legal systems of Iran and the United States, one of which is derived from Islam and the other is subject to common law. The results and findings of this comparative study indicate that the civil procedure system in Iran based on jurisprudential sources and up-to-date law in accordance with Iranian and Islamic culture, principles and rights such as the principle of innocence, the principle of proportionality, the principle of openness of the trial, the principle of equality of evidence The principle of obliging the judge to state an argument, the principle of impartiality of the court, the principle of having an effective trial, the principle of conclusiveness of the conclusion of the dispute on the conciliation of the parties or the plaintiffs, the right to sue, the right to an independent lawyer, the right to object It recognizes a reasonable time limit and enacts laws and regulations and guarantees of enforcement to violate it. The principle of the right to a fair trial and the principle of the openness of the proceedings are mentioned. These differences are also due to differences in Ray Shah and their legislative principles.
خلاصه ماشینی:
نتايج و يافته هاي اين پژوهش تطبيقي بيانگر اين است که نظام دادرسي مدني در ايران با تکيه بر منابع فقهي و حقوق روزآمد منطبق بر فرهنگ ايراني و اسلامي، اصول و حقوقي نظير اصل برائت ، اصل اساسي رعايت تناظر، اصل علني بودن دادرسي، اصل برابري ادله ، اصل الزام قاضي به بيان استدلال ، اصل بي طرفي دادگاه ، اصل برخورداري از دادرسي موثر، اصل قائميت خاتمه دعوا بر مصالحه طرفين يا انصراف خواهان از دعوا، حق طرح دعوا، حق در اختيار داشتن وکيل مستقل ، حق اعتراض به آراء و حق رسيدگي در مهلت معقول را به رسميت شناخته و قوانين و مقرراتي را در خصوص آن وضع و ضمانت اجراهايي را براي نقض آن درنظر گرفته است ، نظام حقوقي آمريکا نيز تقريباً در يک وضعيت مشابه به اصل استقلال دادگاه رسيدگي کننده ، اصل انقطاع طرفداري دادگاه از اصحاب دعوا، اصل حق برخورداري از دادرسي عادلانه و اصل علني بودن دادرسي اشاره داشته است ، نتيجتاً هرچند در سرفصل هاي اصول و حقوق حاکم بر دادرسي مدني، اين دو نظام حقوقي با يکديگر اشتراک دارند اما در تشريفات و جزئيات اجرا و وضع قوانين در اين خصوص با همديگر متفاوت هستند که اين تفاوت نيز حسب مورد به دليل تفاوت در ريشه و مباني تقنيني آنها است .