چکیده:
وقتی سخن از اسطوره به میان میآید، در باور همگان، موجودات عجیب و اسطورهای از جمله اژدها در اذهان تداعی میگردد که در حوزۀ جامعه شناختی ملل مختلف در گذشته نقش مهمی داشته است. موجودی اهریمنی و پلید که در بسیاری از باورهای اسطورهای و فرهنگی ملل مختلف حضوری چشمگیر داشته است. هدف محقق در این نوشتار بررسی جامعهشناختی پیکرگردانی اژدها در شاهنامۀ فردوسی و متون حماسی ایران است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای است. حاصل این پژوهش نشان میدهد که در فرهنگ جامعۀ ایرانی در دورۀ باستان، اژدها نماد از شر و بدی است و تقریباً در فرهنگ اساطیری تمام ملل از جمله ایران، دارای خاصیت پیکرگردانی است و با توجه به شرایط و زمان خود میتواند به موجودات دیگر تبدیل شود که این موضوع از جنبۀ جامعه شناختی حائز اهمیت است. چرا که این مسئله در جامعهای که فرهنگ آن بر اساس فرهنگ اساطیری شکل گرفته میتواند بینش اساطیری آن را ار ارتباط با جامعۀ انسانی انعکاس دهد. اژدها خود تغییر یافته از مار است و در متون حماسی معمولاً به انسان در نقش ضحاک، به ابر سیاه ، فریدون و جمشید تبدیل میشود. این موجود پلید تقرباً در تمام جوامع بجز چین کاری جز از بین بردن انسانها ندارد، در بعضی موارد هم از خوی اهریمنی خود فاصله میگیرد و از آسیب انسانها دست برمیدارد. ولی با این حال اژدها در فرهنگ و باورهای عامیانه ایران که در تعامل با جامعه نیز هست، باز همان سیر اهریمنی خود را طی میکند.
When it comes to myth, we all think of strange creatures and myths, including dragons, that have playd an important rol in the sociological field of diferent nations in the past. A demonic and evil creature that has hadsignificant presence in many mythological and cultural beliefs of different nations. The aim of this researcher in this article is to study the sociology of dragon body in Ferdosi Shahname and Iranian epic texts. The research method is descriptive-analytical and based on library studies. The result of this study shows that in the culture of Iranian society in ancient times, the dragon is a symbol of evil and in the mythological culture of almost all nations, including Iran, has the property of being a sculptor and acording to its conditions and time can Transform other beings, which is a sociologically important issue. Because in a society whose culture is based on mythological culture, this issue can reflect its mythological vision in relation to human society. The dragon itself is transformed from a snake and in epic texts, it usually turns into a human in the role of Zahak, a black cloud, Fereydun and Jamshid. This evil creature has almost nothing to do with destroying human beings in almost all societies except China. In some cases, it distances itself from its demonic temperament and avoids harming human beings. However, the dragon in the culture and folk beliefs of Iran, which also interacts with society, is still going through the same demonic cours.
خلاصه ماشینی:
حاصل اين پژوهش نشان ميدهد که در فرهنگ جامعۀ ايراني در دورة باستان ، اژدها نمادي از شر و بدي است و تقريبا در فرهنگ اساطيري تمام ملل از جمله ايران ، داراي خاصيت پيکرگرداني است و با توجه به شرايط و زمان خود ميتواند به موجودات ديگر تبديل شود که اين موضوع از جنبۀ جامعه شناختي حائز اهميت است .
که گر اژدها را منم زير خاک بشويم شما را سر از گرد پاک بدان تا جهان از بد اژدها به فر من آيد شما را رها (فردوسي، ١٣٧٥ : ٧٨/١) جالب توجه اين که فردوسي حتي بعد از پيدايش مارها بر دوش ضحاک از او به عنوان اژدها ياد ميکند و از نظر فردوسي در بسياري موارد ضحاک با اژدها در واقع يکي است : نهان گشت بود از بد نيامد به فرجام هم زو رها اژدها (همان : ٦٣/١) ميتوان استنباط نمود که در واقع بر اساس يافته ها و آن چه از متون حماسي برميآيد، ضحاک تغيير يافتۀ اژيدهاک اوستايي است : ترکيبي از «اژي» به معناي مار (معادل «اهي» هندي ) و «دهاک»؛ در مورد بخش دوم اين نام ، باورها و برداشت هاي مختلفي وجود دارد.
» ( صديقيان ، ١٣٧٥: ١٢٨) فريدون چنين پاسخ آورد باز که گر چرخ دادم دهد از فراز ببرم پي اژدها را به خاک بشويم جهان را ز ناپاک پاک که گر اژدها را کنم زير خاک بشويم شما را سر از گرد پاک ( فردوسي، ١٣٧٥ : (86/1 فردوسي گاه ضحاک را اژدهافش و اژدهادوش ناميده است : کي اژدهافش بيامد چو باد به ايران زمين تاج بر سر نهاد ( همان (53/1: پيکرگرداني ضحاک ـ فريدون 849 اگرچه اين نوع دگرديسي سخت به نظر ميرسد، اما نشانه هايي ميتوان يافت که ممکن اين اتفاق نيز در حوزة اسطوره رخ داده باشد.