چکیده:
این مقاله پژوهش خود را محدود به گروه های بنیادگرای اسلامی در خاورمیانه میکند و درصدد است به این سوال پاسخ گوید که علت پایایی و پیدایی گروه های بنیادگرای اسلامی چیست . براین اساس ، نویسنده با کمک از چارچوب نظری تفسیری بر این باور است که گروه های بنیادگرای اسلامی بر سه مفهوم استخلاف ، تکلیف و حاکمیت خدا پافشاری میکنند و این تکلیف بر دوش تک تک مسلمانان نهاده شده است که در برپایی آن اقدام کنند و
«عمل » را بر نظر ترجیح دهند. «حاکمیت » از آن خداست و قانون شریعت باید اجرا شود. تقابل حاکمیت و مشروعیت حکومت با حاکمیت الله ، کانون مرکزی اکثر گروه ها و جنبش های اسلامی است . پژوهش حاضر خود را محدود به کنکاش در باب نظریه پردازان اهل سنت ، سیدقطب و مودودی، درباره سه مفهوم ذکرشده خواهد نمود.
خلاصه ماشینی:
براين اساس ، نويسنده با کمک از چارچوب نظري تفسيري بر اين باور است که گروه هاي بنيادگراي اسلامي بر سه مفهوم استخلاف ، تکليف و حاکميت خدا پافشاري ميکنند و اين تکليف بر دوش تک تک مسلمانان نهاده شده است که در برپايي آن اقدام کنند و «عمل » را بر نظر ترجيح دهند.
در اين رهگذر، با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و تک قطبي شدن جهان کنوني، فضا و موقعيت گروه هاي اسلام گرا افزون تر از گذشته در خاورميانه پديدار گشت و به زعم اين گروه ها، اين دست خدا بود که يکي از بزرگ ترين امپراتوريهاي کمونيستي که مروج کفر و الحاد بود، از سر راه مسلمين برچيد و مسلمانان را در برپايي حاکميت خداوند ياري داد و نداي فتح و ظفر را براي آنان آماده نمود.
بنابر آنچه ذکر شد، در اغلب کشورهاي اسلامي که ريشه هويت آن ها در اسلام است و هرگونه مغايرتي با اين هويت ، با واکنش گروه ها و دسته ها سياسي و مذهبي روبرو ميشود، مسئله اي است که رابطه تنگاتنگي با هويت و غيريت سازي آن ها دارد.
براي همين است که در سرتاسر کتاب سيدقطب به نام "چراغي بر فراز راه " که يکي از مهم ترين آثار وي هست و در آن به نظريه پردازي و بنا نهادن يک جامعه اسلامي بر طبق شريعت الهي و سلب جامعه جاهلي توسط مسلمانان ميپردازد، فعاليت و تکليف و عمل موحدان به راه و شريعت خداوندي را سرلوحه خود و جامعه قرار ميدهد و جهاد را يکي از راه هاي رسيدن به اين هدف ميداند.