چکیده:
مساله ی نکاح یکی از مهمترین مسائل مورد توجه و اختلاف تمام ادیان و مذاهب بوده است ، و بسیار مسلم است که این امر و موارد و احکام مربوط به آن موجب اختلاف نظر و به وجود آمدن اقوال مختلف نسبت به آن می باشد. در مساله نکاح آنچه بیشتر اختلاف برانگیز است ، موضوع دخالت یا عدم دخالت اولیاء در این مسله ی مهم ( ازدواج ) می باشد. با توجه به اینکه سرنوشت گذشتگان در شکل گیری مسئله ی نکاح و روند آن تاثیر بسزایی دارد، مسلم است که عرف و گذشته ی یک قوم برحقوق و قوانین جاری مملکت تاثیرگذار می باشد. در این مقاله با مراجعه به کتب فقهی امامیه و حقوقی دیدگاه و نظر آنها را در مورد موضوع که از دیرباز مورد اختلاف علمای اسلامی بوده بررسی نمودیم . هر یک از مذاهب مختلف اسلامی در موضوع اذن ولی و ولایت بر دختر با توجه به باکره بودن و یا نبودن او اقوال مختلفی ارائه نموده - اند. نکته ای که اینجا قابل توجه است ، در این باره روایات بسیاری از پیامبر اکرم (ص ) و پیشوایان دین (ع ) نقل شده که خود باعث به وجود آمدن اختلاف بین فرقه های اسلامی شده است . نکته ی پر اهمیت دیگر، وجود مشکلات بعد از ازدواج است که بعضی از اقوال به آن توجه کرده اند و بعضی هیچ توجه ای به آن نشان نداده اند و ندانسته اند که فرزند نابالغ در هنگام انتخاب به کاستی ها توجه نمی کند و با توجه به احساسات جوانی همه چیز را خوب می بیند و بعد از مدتی گرفتار مشکلات بعد از ازدواج می شود.
خلاصه ماشینی:
مفهوم ماده ي فوق اين است که وقتي دختر، شوهر دلخواه خود را پيدا کرده باشد و آن مرد را هم از نظر اخلاقي و رفتاري و تلاش ، مردم محله يا کوچه يا همسايه ها تأييد کرده باشند، اما پدر يا جد پدري دختري که پس از ١٨ سال تمام هنوز ازدواج نکرده باشد و باکره است اجازه ندهد، دختر ميتواند بدون اجازه ي آنها ازدواج کند و عواقب بعد از ازدواج را بپذيرد.
بنابراين در حقوق اماميه دختري که باکره است هر سني که داشته باشد نکاحش حتما با اجازه ي ولي يا وصي يا قيم منعقد ميگردد، و دختري که قبلا ازدواج کرده خواه آن که شوهرش فوت کرده يا طلاق گرفته يا فسخ نکاح نموده و هيجده سال تمام داشته باشد، چنان چه بخواهد مجددا ازدواج بنمايد اجازه ي ولي لازم نيست ، با توجه به مفاد ماده ١٠٤٣ ق .
اين که در ازدواج ، دختر باکره رشيده کسي را بايد اختيار کند که هم شأن خود يعني کفو باشد امام خميني (ره ) در تحرير الوسيله کتاب نکاح مسأله اول ميفرمايد : «مما ينبغي أن يهتم به الانسان النظر في صفات من يريد تزويجها٩ » از جمله چيزهايي که سزاوار است هنگام ازدواج در نظر گرفته شود صفات کسي است که ميخواهد با او ازدواج کند .
ن ست که قانون مدني در ماده ١٠٤٣، اذن پدر يا جد پدري را در نکاح باکره لازم شمرده است ، هر چند دخالت در ازدواج دختري که به سن بلوغ رسيده است ، بر خلاف اصول قواعد ميباشد، ولي قانونگذار براي حمايت از نهاد مهم خانواده و پيش گيري از انحرافات اجتماعي چنين حکمي را مقرر نموده است .