چکیده:
احساس تعلق به شهر نشانگر وجود ذهنیت مثبت افراد نسبت به محل سکونت و سایر شهروندان است و تداوم تعلق به شهر لاجرم شکلی از تعهد را برای شهروندان نسبت به محیط اجتماعی پیرامون در بر دارد. مشارکت در حیات اجتماعی شهر همواره موضوع مهمی در حوزهی جامعهشناسی شهری بوده است. لذا این مقاله در صدد است تا رابطهی احساس تعلق به شهر و مشارکت اجتماعی شهروندان در مدیریت شهری را بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش متشکل از متغیرهای برگرفته شده از نظریههای دورکیم، پارسونز، دیویس، آنتونسیچ، گیدنز و پاتنام است. لذا در یک مطالعهی پیمایشی از بین جامعهی آماری مشتمل بر 49309 خانوار ساکن شهر ایلام، با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای و نهایتاً تصادفی ساده، نمونهای شامل 334 نفر سرپرست خانوار را انتخاب نموده و با استفاده از پرسشنامهای که اعتبار صوری آن به وسیله خبرگان مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، 78/. محاسبه شدهاست، دادههای مورد نظر گردآوری و تحلیل شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهندهی متوسط بودن میزان متغیرهای مشارکت اجتماعی شهروندان (04/2)، مشارکت مدنی (۲)، روحیهی مشارکتی (92/1)، اعتماد به مدیران (01/2) و نیز میزان احساس تعلق به شهر (46/2) است و لذا عوامل اجتماعی مذکور در مشارکت اجتماعی در مدیریت شهر مؤثر هستند و در آزمون معادلات ساختاری روابط این متغیرها با متغیر وابسته تایید شدهاست. به طور کلی نتایج بیانگر مشارکت اجتماعی متوسط شهروندان است ولیکن به دلیل مهاجرپذیری عمدتاً روستایی و درون استانی و ترکیب محلههای شهری پتانسیل لازم جهت بهرهمندی مدیریت شهری از ظرفیتهای مشارکتی شهروندان را دارد.