چکیده:
عدالت آموزشی، مهمترین چالش پیشروی نظام آموزشی کشور به حساب میآید. هدف برقراری عدالت
آموزشی این است که با استفاده از روش های عینی، علمی و رفتارگرایانه، به استانداردسازی، یک
دست سازی، کلینگری، قوانین عام و تعمیم پذیر در نظام یاددهی – یادگیری برای همۀ افراد سازمان
پرداخته شود تا همه به صورت یکسان از آموزش برخوردار باشند. منظور از فرصت برابر و عادلانه،
جلوگیری، حذف یا کاهش تبعیض بین کارکنان از لحاظ جنسیت، نژاد، وضعیت جسمانی، سنی، زبانی،
طبقه اجتماعی، سطوح عملیاتی و اجرایی در سازمان است. با توجه به آنچه که گفته شد، هدف اصلی
تحقیق حاضر، ارائه مدلی ساختاری عدالت اموزشی در سازمان آموزش و پرورش بود. روش مورد استفاده
در این پژوهش مطالعه ای و کتابخانه ای بود. در این مقاله عدالت آموزشی بر اساس سند تحول آموزش و
پرورش، مطالعه گیورتز (٢٠٠٣) و استووال (٢٠١٣)، به چند مولفه اساسی، بعد اجتماعی، فرهنگی،
تکنولوژیکی و اخلاقی طبقه بندی شد. با بررسی ادبیات مربوط به عدالت آموزشی و همچنین با مطالعه
تحقیقات پیشین میتوان گفت که عدالت اموزشی در آموزش وپرورش، از جمله دغدغهها و چالش های
موثر در نظام آموزشی است. در انتهای مقاله نیز پیشنهادهایی در رابطه با موضوع جهت بهبود عدالت
آموزشی ارایه شد.
خلاصه ماشینی:
هدف برقراري عدالت آموزشي اين است که با استفاده از روش هاي عيني، علمي و رفتارگرايانه ، به استانداردسازي، يک دست سازي، کلينگري، قوانين عام و تعميم پذير در نظام ياددهي – يادگيري براي همۀ افراد سازمان پرداخته شود تا همه به صورت يکسان از آموزش برخوردار باشند.
در اين سند عنوان شده است که اعهداف اصلي نظام آموزشي کشور بايد تربيت انساني مومن و متخلق به اخلاق اسلامي، پرسشگر و فکور، خلاق و کارآفرين ، سالم و بانشاط ، انتخاب گر و آزادمنش ، قانون گرا و نظم پذير، عدالت خواه و صلح جو، وطن دوست ، استقلال طلب و ظلم ستيز، جمع گرا و جهانيانديش ، خودباور و مقتصد، اميدوار و منتظر، دانا وتوانا، شجاع و ايثارگر، پاکدامن و باحياء، مسئوليت پذير و وظيفه شناس (شايستگيهاي پايه در ساحت هاي ششگانه تربيت ) و آماده ي ورود به انواع تربيت تخصصي و شغلي براي زندگي شايسته فردي، خانوادگي و اجتماعي براساس نظام معيار اسلامي باشد.
اگرچه نزد يونانيان هر فردي شهروند محسوب و آموزش وپرورش به عنوان راهي براي تربيت شهروندان شايسته تلقي ميشد، اما با افول تمدن يوناني و در نتيجه فاصله افتادن ميان نهاد سياست و 1- Gewirtz 2- Okin 3- Stovall 4- First & Hart 5- Kinloch & Dixon 6- Levin 7- Yamani, et al نهاد آموزش وپرورش ، آموزش وپرورش به فعاليتي فردي و يا گروهي که در اختيار افراد ثروتمند متمول جامعه قرار داشت ، تبديل شد.