چکیده:
پژوهش حاضر به این پرسش بنیادین میپردازد که زنان هخامنشی با تکیه بر چه عواملی اعمال قدرت میکردند؟ برای نیل به پاسخ، ابتدا طریقههای تأثیرگذاری زنان بر روند سیاسی دربار هخامنشی با ذکر مصداقهایی از روایات منقول در تواریخ کلاسیک بررسی گردید. سپس با نقد و تطبیق این گزارشها با یافتههای باستانشناختی و متون اداری، خصوصاً الواح تختجمشید و الواح بابلی، عوامل مذکور به بحث گذاشته شده و به اهمیت آن در فرآیند مهمترین کارکرد سیاسی زنان در دربار هخامنشی، یعنی واسطهگری سیاسی، پرداخته شد. در انتها مشخص گردید که مهمترین راههای نفوذ و اعمال قدرت زنان در سیاستهای دربار هخامنشی، استقلال مالی، سازماندهی شبکهای از جاسوسان و خواجگان وفادار، اتحاد با خاندانهای قدرتمند پارسی، فرماندهان سپاه و مقامات درباری از طریق پیوندهای سببی و نسبی و پیگیری اهداف مشترک میان حرمسرا و نهادهای نظامی و غیرنظامی بوده است.
The following article touches upon the question of what factors did the Achaemenid women exert power? To answer this question, first, we considered women's influencing methods in the Achaemenid political process by providing some instances from Classical sources. After analyzing and comparing these reports with archaeological discoveries and administrative material, particularly with Persepolis tablets and Babylonian clays, the aforementioned factors are discussed. Their importance is touched upon regarding women's most significant political roles in the Achaemenid court, in other words, political agency. In the end, it is demonstrated that women's most important ways to exercise political power in the Achaemenid court were conducted by financial independence, organizing a structure of loyal spies and eunuchs, alliance with powerful Persian Houses, military commanders, and royal officials through family ties, royal marriages and pursuing common purposes between Harem and military and civilian foundations.
خلاصه ماشینی:
در انتها مشخص گرديد که مهم ترين راه هاي نفوذ و اعمال قدرت زنان در سياست هاي دربار هخامنشي ، استقلال مالي ، سازماندهي شبکه اي از جاسوسان و خواجگان وفادار، اتحاد با خاندانهاي قدرتمند پارسي ، فرماندهان سپاه و مقامات درباري از طريق پيوندهاي سببي و نسبي و پيگيري اهداف مشترک ميان حرمسرا و نهادهاي نظامي و غيرنظامي بوده است .
پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسي ، مطابقت و نقد منابع يوناني ، فارسي باستان، ايلامي ، بابلي ، عبري و همچنين پژوهش هاي جديد، برخي کليشه ها در باب نقش زنان اشرافي در ايران باستان را نقد و بررسي نمايد و از اين مدخل ، شيوه هاي زنان درباري براي دستيابي به قدرت در دورٔە هخامنشي را روشن نمايد.
به هرحال از زمان برگزاري کارگاه هاي تاريخ هخامنشي ، که براي تعديل نگاه غربگرايانه و يوناني محورانۀ تاريخ نگاران مدرن برگزار شده بود (روشن ضمير، ۱۳۹۸ :۳)، سيماي هخامنشيان و به تبع آن تصوير زنان هخامنشي در پژوهش هاي جديد مورد ارزيابي مجدد قرار گرفت و توجه به اسناد جديد مانند الواح تخت جمشيد، کتيبه هاي بابلي و يافته هاي باستانشناختي افزايش يافت .
براي مثال در اسناد بارو و خزانۀ تخت جمشيد مي توان مهرها و اثر مهرها، صورتحسابها، درآمدها و فهرست املاک و ً مستغلات زنان هخامنشي را يافت که ، مطابق آنها، شخصيت اين بانوان درباري صرفا نه يک بانوي عشوه گر شرقي که با دلبريهاي زنانه درصدد از بين بردن قدرت همسر و يا پسر خود است ، بلکه زناني قدرتمند را نشان مي دهد که با استقلال مالي و درآمدهاي مستغلات خود توانسته بودند نظامي از حسابداران، خدمتکاران، جاسوسان و ...