چکیده:
به اعتقاد بسیاری از طرفداران عدالت ترمیمی، میانجیگری قدیمی ترین و تاثیر گذارترین روشی است که امروزه نیز در نقاط مختلف دنیا مورد استفاده قرار گرفته است و از جهات مختلف از سایر روشها متمایز است . به یک معنا، می توان میانجی گری را سنگ بنا و جانمایه عدالت ترمیمی دانست . و در یک جامعه مطلوب انسانی، برای حل تعارضات و اختلافات و نیز پاسخ دهی به نقض هنجارها، استفاده ابزارهای غیر قضایی از جمله اخلاق و عرف با کرامت انسانی سازگارتر بوده و توسل به آنها از اولویت برخوردار است . میانجی گری بین طرفین دعوی (در دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری واجد جنبه حق الناسی) و میانجیگری بین قاضی و مجرم - یا شفاعت (در امور کیفری حق اللهی) دو راه حل غیر قضائی برای حل و فصل دعاوی هستند. بطوری که جوامع مدرن نیز به اهمیت این منبع پی برده و به عنوان ابزاری برای رفع مخاصمات از آن استفاده می نمایند. نظام حقوق کیفری اسلام با برخورداری از مبانی سیاست کیفری مشارکتی به عنوان یکی از سیستم های پیشرفته حقوقی در مقابله با پدیده مجرمانه و شیوه پاسخ دهی به آن تلقی می گردد. از این روی مسئله اصلی مورد بحث این است که گفتمان نوین عدالت ترمیمی در حقوق کیفری فقه اسلامی، در خصوص چگونگی پاسخ دهی به پیامدهای ناشی از وقوع جرم ؛ از چه جایگاه برخوردار می باشد؟ انگیزه اصلی این پژوهش ، گشودن صفحه جدیدی نسبت به ساختار کاربردی نظریه عدالت ترمیمی در فقه جزایی اسلام است که براساس مطالعات صورت گرفته در منابع معتبر فقهی و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است . در نهایت باید افزود که بررسی مبانی و ساختار اجرایی مجموعه ای از نهادها و قواعد فقهی ترمیمی در جهت تبیین جایگاه نظریه عدالت ترمیمی در فقه جزایی اسلام از مهم ترین نتایج این پژوهش تلقی می شوند.
خلاصه ماشینی:
در بند الف ماده آيين نامه بيان گرديده ، «ميانجيگري فرآيندي است که طي آن بزه ديده و متهم با مديريت ميانجيگر در فضاي مناسب در خصوص علل ، آثار و نتايج جرم انتسابي و نيز راه هاي جبران خسارات ناشي از آن نسبت به بزه ديده و متهم گفتگو نموده و در صورت حصول سازش ، تعهدات و حقوق طرفين تعيين مي گردد» اگر بخواهيم تعريف جامعي از ميانجيگري ارائه دهيم بايد گفت ، ميانجيگري کيفري، فرآيندي است که در نظام عدالت کيفري به عنوان يکي از روش هاي پايان دادن به مشکلات و عواقب ناشي از ارتکاب جرم در تمام مراحل دادرسي کيفري، شامل مرحله تحقيقات مقدماتي، مرحله تعقيب و مرحله دادرسي با فرض قبول درجه اي از مسئوليت توسط بزه کار و نيز بعد از محکوميت و حتي مرحله اجراي مجازات با مشارکت اختياري طرفين از طريق گفتگو و مذاکره در محيطي غير قضايي، که ترجيحا توسط بزه ديده مشخص مي گردد، جهت ترميم خسارات مادي و معنوي وارده بر بزه ديده و التيام در بهبود روابط انساني، که با انجام فعل مجرمانه توسط بزه کار محقق گرديده است ، با حضور شخصي .
ث ـ فرآيند ميانجيگري: مجموعه اقداماتي است که طي آن با مديريت ميانجيگر و با حضور بزه ديده و متهم و در صورت ضرورت ساير اشخاص مؤثر در حصول سازش از قبيل اعضاي خانواده ، دوستان يا همکاران آنها و نيز حسب مورد اعضاي جامعه محلي، نهادهاي ذيربط رسمي، عمومي و يا مردم نهاد، براي حل و فصل اختلاف کيفري با يکديگر به گفتگو و تبادل نظر پرداخته ، در صورت حصول توافق ، موافقتنامه ايرا تنظيم و براي مقام قضايي مربوط ارسال مي شود.