چکیده:
پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی بود که در آن نقش میانجی گرایانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک
های فرزندپروری با تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه بررسی شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه
دانش آموزان ٧ تا ١٦ ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه تشکیل می دادند که در سال تحصیلی ٩٧ -١٣٩٦
مشغول به تحصیل بودند و برای کمک به مشاوران مدارس ارجاع داده شدند. نمونه آماری این تحقیق شامل ٢١٠ نفر از این کودکان
بود که به صورت هدفمند (بر مبنای مصاحبه تشخیصی مبتنی بر 5-DSM و نمره پرسشنامه علایم مرضی کودکان کانرز) انتخاب
شدند. برای جمع آوری اصلاعات از پرسشنامه های کانرز (١٩٩٨)، فرزندپروری بامریند (١٩٧٢)، تنظیم هیجانی گراتز و رومر (٢٠٠٤)
و بارت (١٩٩٨) استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش آزمون معادلات ساختاری (تحلیل مسیر به شیوه بارون و کنی) به کار
رفت. نتایج حاکی از این بود که تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های فرزندپروری با تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال بیش
فعالی همراه با نقص توجه نقش میانجی گرایانه دارد. همچنین، بین سبک های فرزندپروری با تکانشگری این کودکان رابطه معناداری
وجود دارد (0/05 <P).
خلاصه ماشینی:
نتايج حاکي از اين بود که تنظيم شناختي هيجان در رابطه سبک هاي فرزندپروري با تکانشگري کودکان مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه نقش ميانجي گرايانه دارد.
هدف مقاله بررسي نقش ميانجي گرايانه خود تنظيمي شناختي هيجان در رابطه سبک هاي فرزندپروري با تکانشگري دانش آموزان مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه است .
روش پژوهش پژوهش حاضر از نوع توصيفي- همبستگي مي باشد که در آن نقش ميانجي گرايانه تنظيم شناختي هيجان در رابطه سبک هاي فرزندپروري با تکانشگري کودکان مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه بررسي مي شود.
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر به منظور بررسي نقش ميانجي گرايانه خود تنظيمي شناختي هيجان در رابطه سبک هاي فرزندپروري با تکانشگري در کودکان مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه انجام شد.
فرضيه اصلي پژوهش حاکي از اين بود که "خود تنظيمي شناختي هيجان در رابطه سبک هاي فرزندپروري با تکانشگري در کودکان مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه نقش ميانجي گرايانه دارد.
" نتايج حاصل از آزمون تحليل مسير و معادلات ساختاري حاکي از اين بود که فرضيه پژوهش تاييد ميشود و خود تنظيمي شناختي هيجان در رابطه سبک هاي فرزندپروري با تکانشگري در کودکان مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه نقش ميانجي گرايانه دارد.
در تبيين اين يافته ها ميتوان گفت که سبک هاي فرزندپروري نقش مهمي در پيش بيني رفتارهاي تکانشي کودکان مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه دارند.