چکیده:
فرهنگ، فارغ از تعاریف علمی و دانشگاهی بهعنوان روح جامعه و هوایی که جامعه در آن تنفس میکند جزو لاینفک حیات مردمان کشور است. این مهم در کنار هویت فرهنگی انقلاب اسلامی ایران توجه بیشتر به بعد فرهنگی انقلاب اسلامی ایران بهخصوص در دهه پنجم انقلاب در حوزه تعلیموتربیت را ضروری مینماید. دهه پنجم انقلاب با فراز و نشیبهای بسیاری که تغییر نسل از مهمترین آنهاست با چالشهای فرهنگی متعددی بهویژه در تعلیموتربیت مواجه شده که بعضاً همان تضادهای فرهنگی ابتدای انقلاب که منجر به انقلاب فرهنگی 59 شد را تداعی میکند. شاید نظریه ایدئولوژی فرهنگی آلتوسر که فرهنگ ایدئولوژیک را، راه نجات میداند ما را به سمت لزوم تداوم یا ازسرگیری انقلاب فرهنگی 59 در حوزه تعلیموتربیت، سوق دهد. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی نشان میدهد که چگونه باید با تزریق نگاهی ایدئولوژیک که برآمده از اصول و هویت انقلاب اسلامی ایران است، ماهیت و نه لزوماً مصادیق انقلاب فرهنگی 59 را در دهه پنجم انقلاب برای حوزه تعلیموتربیت در پیش گرفت.
Culture, beyond the scientific and academic definitions as the spirit of society and the atmosphere in which society breathes, is an integral part of the life of the peoples of the country. This important issue along with the cultural identity of the Islamic Revolution of Iran requires more attention to the cultural dimension of the Islamic Revolution, especially in the fifth decade of the revolution in the field of education. The fifth decade of the revolution, with many ups and downs that change the generation of its most important, has faced numerous cultural challenges, especially in education, which sometimes casts up the cultural contradictions of the early stages of the revolution that led to the Cultural Revolution in 1980. Perhaps the theory of the cultural ideology of Althusser, which saves ideological culture, leads us to the need for the continuation or resumption of the cultural revolution in 1980 in the field of education. This paper describes in a descriptive analytical way how to intrude an ideological look that derives from the principles and identity of the Islamic Revolution of Iran, in essence, and not necessarily the examples of the Cultural Revolution, in the fifth decade of the revolution for the field of education.
خلاصه ماشینی:
لزوم تحقق انقلاب فرهنگي در حوزه تعليم وتربيت با نگاهي به نظريه ايدئولوژي فرهنگي آلتوسر مرتضي غرسبان روزبهاني ١| محمد عبدالله زاده ٢ | احمد اوليايي 3 چکيده فرهنگ ، فارغ از تعاريف علمي و دانشگاهي به عنوان روح جامعه و هوايي کـه جامعـه در آن تـنفس مي کند جزو لاينفک حيات مردمان کشور است .
اين مقاله با روش تحليلي توصـيفي نشـان مـي دهـد کـه چگونه بايد با تزريق نگاهي ايدئولوژيک که برآمده از اصول و هويت انقلاب اسلامي ايران است ، ماهيت و نه لزوما مصاديق انقلاب فرهنگي ٥٩ را در دهه پنجم انقلاب براي حوزه تعليم وتربيت در پيش گرفت .
Huntington ٧٢ سال سيام | شماره پنجاه و چهارم | بهار ١٤٠١ با وجود همه اختلاف نظرهايي که در تعريف کلمه انقلاب به چشم ميخورد، يک نکته قطعـي به نظر ميرسد و آن اينکه انقلاب به معناي «حرکتي مردمي در جهت تغيير سريع و بنياني ارزش هـا و باورهاي مسلط ، نهادهاي سياسي، ساختارهاي اجتماعي، رهبري، روش ها و فعاليت هاي حکومتي يک جامعه است که توأم با خشونت باشد.
عوامل تغيير فرهنگي نشريات علمي دانشگاه جامع امام حسين (عليه السلام ) ٧٥ ١-١- اختراع که اختراعات بشر از زمان چاپ و خط تا اينترنت و مانند اين ها به نحو وسيع و عميقي فرهنگ را تحت الشعاع قرار داده است .
Mcluhan ٧٦ سال سيام | شماره پنجاه و چهارم | بهار ١٤٠١ ١-٤- فرهنگ پذيري فرهنگ پذيري يعني جرياني که باعث تغيير فرهنگي شـود و زمـاني بـه وقـوع مـي پيونـدد کـه گروه هاي مختلف فرهنگي با هم تماس و يا به نوعي ارتباط نزديک دارند .