چکیده:
رویکرد مأمون در مواجهه با امام رضا(ع)در میان خلفای اموی و عباسی قبل و بعد با امامان معصوم:، منحصر به فرد است؛ چرا که او شیوهی متظاهرانهای را در پیش گرفت تا جایی که پذیرش حکومت را به ایشان پیشنهاد داد و اصرار زیادی برای قبول امام داشت. هدف از این مقاله تحلیل مواجهه امام رضا(ع) با مأمون بهمثابه انسان متظاهر است. ازاینرو سوال اصلی مقاله دستیابی به الگوی مواجههی امام رضا(ع) در مواجهه با کنشهای متظاهرانه مأمون است. روش تحقیق هرمنوتیک متن با رویکرد «استنطاقی و مؤلفمحور» است. یافتههای تحقیق نشان میدهد، کنشهای امام در مواجهه با تظاهر مأمون را میتوان در قالب کنشهای «غیریتساز»، «افشاگرانه»، «بصیرتافزا» و «مصلحتگرا» تحلیل کرد که آخرین نوع کنش امام حاکم بر سه کنش قبلی است. همهی کنشهای امام در دایرهی «مشیّت الهی» انجام میشود. روح حاکم بر کنشهای امام، «هدایتگری» است که هم ناظر به فرد متظاهر است و هم ناظر به عموم جامعه اسلامی و این تفاوت اساسی رویکرد اسلامی با رویکردهای دیگر است. امام نه تنها هدایت مأمون به مثابه انسان متظاهر را مدنظر دارد بلکه در این راستا از ارائه مشورت و راهنمایی در جهت مصالح جامعه اسلامی و حتی اصلاح حکومت او دریغ نمیکند.
Ma'mun's approach in confronting Imam Reza is unique among the Umayyad and Abbasid caliphs before and after the infallible Imams; Because he took a demonstrative approach to the point that he offered to accept the government and insisted on accepting the Imam. The purpose of this article is to analyze the encounter of Imam Reza with Ma'mun as a pretender human being. Therefore, the main question of the article is to achieve the pattern of exposure of Imam Reza in the face of Ma'mun's demonstrative actions. The method of research is the hermeneutics of the text with an "inferential and component-oriented" approach. The research findings show that the Imam's actions in the face of Ma'mun's pretense can be analyzed in the form of "non-constructive", "revealing", "insightful" and "expedient" actions, which is the last type of Imam's action governing the previous three actions. All the actions of the Imam are performed in the circle of "divine providence". The ruling spirit of the Imam's actions is "guidance", which is both for the individual and for the general Islamic society, and this is the fundamental difference between the Islamic approach and other approaches. The Imam not only considers the guidance of Ma'mun as a hypocrite, but in this regard he does not hesitate to provide advice and guidance in the interests of the Islamic society and even to reform his government.
خلاصه ماشینی:
بـه ايـن معنـا کـه کنـش انسـاني عنصـر نهايـي بـراي تفسـير و تغييـر عالـم نباشـد؛ بلکـه واقعيتـي باشـد کـه در متـن علـم و مشـي ت خداونـد و در چهارچـوب سـنن الهـي امـکان بـروز و ظهـور مي يابد(پارسـانيا، ۱۳۹۱: ۱۳-۱٤) روح حاکـم بـر کنش هـاي امـام رضـا (علیه السلام)در مواجهـه بـا تظاهـر را مي تـوان طبـق ايـن تعريـف ، تبييـن کـرد.
اعمال قدرت بر مأمون قـدرت ، ظرفيـت يـا توانايي «بالقـوه » در تغيير ديگـران اسـت (افجه ، ۱۳۸٥: ۳۷۲) کـه اعمال آن باعـث تغييـر رفتـار طـرف مقابـل مي شـود و اگـر چنيـن قدرتـي اعمـال نمي شـد، کنـش مخاطب به گونــه اي ديگــر اتفــاق مي افتاد(رابينــز، ۱۳۸٦: ۲٤٤) بررســي حــوادث دوران ولايت عهــدي نشـان مي دهـد امـام رضـا (علیه السلام)بـا اعمـال انـواع قـدرت بـه فراخـور شـرايط نـه تنهـا رفتـار مأمـون را تغييـر داده ، بلکـه تظاهـر او را نيـز آشـکار کـرده اسـت .
ايـن تغييـر رفتار ناشـي از «قـدرت مرجعيت » امام اسـت ؛ در نتيجـه درخواسـت مأمـون از ايشـان بـراي اقامـه نمـاز کـه بـا هـدف وارد کـردن امـام در امـور حکومتــي و کســب مشــروعيت بــراي خــود بــود، بــا اعمــال قــدرت مرجعيــت امــام بــه فرصتــي تبديـل شـد کـه نـه تنهـا اهـداف مأمـون را بـرآورده نکـرد بلکـه قلب هـاي مـردم را يک بـار ديگـر متوجـه جايـگاه امامـت و ولايـت کـرد.