چکیده:
ناحیه منفصل شهری نایسر بزرگترین ناحیهای است که بیشترین میزان جمعیت را دارا بوده و به موازات آن بیشترین چالشها و مسائل را به خود اختصاص داده است. از جمله این چالشهای و مسائل، مسئله مالکیت و مسکن است که علاوه بر برنامهریزان و مسئولان، ساکنان و مالکان اراضی این منطقه را هم درگیر خود کرده است. بنابراین پژوهش حاضر، با در نظر داشتن نظریه بازآفرینی شهر و روند کنونی درپی تحلیل چگونگی توسعه فضایی- کالبدی این ناحیه و کشمکشهایی است که حول کشمکشهای ارضی شکل گرفته است و ارائه حق مالکیت و مسکن به ساکنان این ناحیه میباشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش مردمنگاری نهادی بوده که در پی تغییر وضع موجود با استراتژی دفاع از فرودستان (ساکنان) میباشد. بنابراین با استفاده ازدادههای مصاحبهی نیمه ساختیافته با ٢٥ نفر از مدیران و برنامهریزان شهری و همچنین معتمدین محلی و گردآوری آمار و اطلاعات نهادی مربوط به اقدامات انجام شده در میدان مورد مطالعه، جهت تحلیل وضعیت موجود و ارائه راهکارها اقدام شده است. نتایج حاکی از آن است که به سبب قدرت مالکان و بنگاهداران و همچنین نهادهایی همچون شهرداری، حاشیه-نشینان در این کشمکش های طرد شده یا مجبور به پذیرش وضع موجود شدهاند. مقولات روستایی بودن زیرساختهای شهری، ساختوساز بیرویه و قاچاق خدمات شهری، نبود برنامهریزی راهبردی شهری، نبود اعتبارات کافی و عدم تعامل سازمانهای ذیمدخل حاکی از شرایطی است که ناپایداری اجتماعی- اقتصادی را سبب گشته است.
The Naysar metropolitan area is the largest district with the largest population and at the same time has the most challenges and problems. Among these challenges and issues is the issue of ownership and housing, which in addition to planners and officials, has also involved the residents and landowners of this region. Therefore, the present study, considering the theory of urban regeneration and the current trend, seeks to analyze how the spatial-physical development of this area and the conflicts that have formed around land conflicts and provide property and housing rights to the residents of this area. . The method used in this study is an institutional ethnographic method that seeks to change the status quo with the strategy of defending the lower classes (residents). Therefore, using semi-structured interview data with 25 managers and urban planners as well as local trustees and collecting statistics and institutional information related to the measures taken in the study area, to analyze the current situation and present Solutions have been taken. The results show that due to the power of landlords and entrepreneurs, as well as institutions such as the municipality, marginalized people have been rejected or forced to accept the status quo in these conflicts. The categories of rural urban infrastructure, unconstitutional construction and smuggling of urban services, lack of strategic urban planning, lack of sufficient funds and lack of interaction of stakeholders indicate the conditions that have caused socio-economic instability.
خلاصه ماشینی:
دياگرام مفهومي پژوهش پيشينه پژوهش پورمحمدي وهمکاران (١٤٠٠)،درمقاله ي «تحليلي بردلايل گراني وکمبودزمين و مسکن درناحيه ي پيراشهري (موردمطالعه :ناحيه منفصل شهري نايسر؛سنندج )»که باهدف واکاويوبررسيدلايل افزايش قيمت زمين ومسکن درناحيه ي منفصل شهرينايسردر شهرسنندج انجام شده است به اين نتايج ميرسندکه شاخص هايمربوط به ابعاداقتصادي، کالبدي،مديريت شهري،محيطي _طبيعيواجتماعيبه ترتيب باميانگين وزني«٨/٠١، ٧/١٥،٥/٦٦،٥/٠٩و٣/٧٤» بيشترين تأثيررابرگراني زمين ومسکن درنايسرداشته اند.
جمينيوهمکاران (١٤٠٠)،درمقاله ي «شناساييچالش هاياسکان غيررسميو ارائه راهکارهايعملياتي-اجراييبرايبهبودآن دراستان کردستان (مطالعه موردي:ناحيه منفصل شهرينايسر)»که باهدف شناساييچالش هاوارائه راهکارهايعملياتي_ اجرايي براي بهبود وضعيت نايسرانجام گرفته است به اين نتيجه رسيده اند که مشکلات کالبدي_زيرساختي،مسائل وناهنجاريهاياجتماعي_ امنيتي،مشکلات مديريتي-اداري، ناپايداري اقتصادي ونارساييهاي قانوني_ حقوقي،مهم ترين چالش هاومشکلات شناساييشده درمحدوده مطالعاتيهستندودرنهايت اين چالش هابه صورت ترکيبيو پيوسته دست به دست هم داده ونابساماني،آشفتگي،هرج ومرج فضاييودرنهايت ،زوال فضايشهرينايسررارقم زده اند.
دانش مهروهدايت (١٣٩٩)،درمقاله ي «مناطق فرودست شهريوروايت ساکنان از ارائه خدمات شرکت آب وفاضلاب (اتنوگرافي نهادي مناطق فرودست شهري شهر سنندج )»بانقداقدامات شرکت آب وفاضلاب شهرسنندج به اين نتيجه رسيده اندکه اين سکونتگاه هاباعدم توسعه پايدارشهريدرمناطق موردمطالعه وبه تبع آن ،کاهش کيفيت مناسب زندگي مواجه هستندکه اين امرباچالش هاي ساختاري ونهادي دررابطه با ساکنان اين مناطق ازنظربهره منديشان ازامکانات شهرينموديافته است .
سجادي،واحدييگانه ومحمدي(١٣٩٧)،درمقاله «سنجش ارتباط کيفيت کالبدي مسکن باامنيت تصرف درسکونتگاه هاي خودانگيخته ي شهري (موردمطالعه :ناحيه ي منفصل شهرينايسر،سنندج )»،به اين نتايج رسيده اندکه عامل امنيت تصرف مشارکتيبا ارزش عددي«٠/٨٤٦»بيش ازعوامل امنيت تصرف قرارداديوتجربه محوربرکيفيت کالبديمسکن درنايسرتأثيرگذاربوده است وهمچنين نتايج آزمون تحليل مسيرنشان داد که ارتباط مستقيم ومثبتيميان شاخص هايامنيت تصرف باکيفيت کالبديمسکن وجود دارد،بدين صورت که باافزايش شاخص هايامنيت تصرف ،کيفيت کالبديمسکن دراين محدوده نيزافرايش خواهديافت .