چکیده:
نابرابری جنسیتی در سطوح و اشکال متفاوت، سال های متمادی است نظر پژوهشگران، تحلیلگران و متخصصان حوزه های مختلف را جلب نموده است و تفسیرها و تعبیرهای مختلفی از آن به عمل آمده است. تغییرات حاصل از مدرن شدن جوامع و به دنبال آن رشد شتابان فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آگاهی زنان را افزایش داده و نگرش جدیدی را در آن ها ایجاد کرده است. لذا هدف ما در این پژوهش کشف و تفسیر تجربه ی زنان از فرایند اعمال نابرابری جنسیتی و راهبردها و پیامدها می باشد. رویکرد پژوهش کیفی و روش اجرای آن روش گراندد تئوری می باشد. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با حداکثر تنوع است. با 27 نفر از زنان 38-18 ساله ی ساکن در اصفهان مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. یافته ها با استفاده از روش کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در نهایت 9 مقوله کشف شد که عبارتند از: بی عدالتی رفتاری، کنترل و مراقبت از حریم خصوصی، ضعف در حمایت مالی، ناامنی احساسی، ترس نهادینه شده، ناهنجاری تعاملی، نگرش معنوی، سنت های قوام یافته و ابراز توانمندی. و در آخر مقوله هسته مرکزی دوگانگی عاطفی و منطقی دختران به عنوان هسته کشف گردید. در مدل پارادایمی ترسیم شده روابط بین مقولات ارائه شده است.
Gender inequality in different levels and forms, for many years, it has attracted the attention of researchers, analysts and experts in various fields and there have been various interpretations and interpretations of it. Changes resulting from the modernization of societies and then the rapid growth of Virtual Space and social networks has increased women's awareness and it has created a new attitude in them. SO our aim in this qualitative study, Discovering and interpreting women's experiences is a process of action gender inequality and strategies and consequences. The research carried out by grounded Theory qualitative research method. Participants included 27 woman (18-38 years old) that selected by the participants selected by Purposeful sampling and snowball with maximum variation technique. Interviews manuscripts analyzed in theoretical coding and 9 main categories constructed: Behavioral Injustice, Privacy Control and Care, Weak financial support, Emotional insecurity, Institutionalized fear, Interactive Anomalies, Spiritual attitude, Strong traditions and expressing ability and Finally, the core category of girls' emotional and logical duality was discovered as the core. The paradigmatic model outlines the relationships between categories
خلاصه ماشینی:
نتايج حاصل از مصاحبه ها بيانگر اين امر است که تبعيض ها و نابرابريهايي که در ميان دختران و پسران در خانوادهها اعمال ميشود، براي دختران باعث سخت شدن گذران زندگي روزمرهي آنان يا به عبارتي تنگناي زيست جهانشان شده است ؛ لذا به دنبال تنگناي زيست جهان، عادتوارهي زنانه اي با مؤلفه هايي چون زير بار ظلم نرفتن ، مقاومت ، اعتراض و اثبات خود در زنان شکل گرفته است .
مشارکت کنندگان تحقيق شامل ٢٧ نفر از زنان ٣٨-١٨ ساله ي ساکن در شهر اصفهان است که همگي نابرابري جنسيتي را در درون خانواده تجربه کردهاند براي گردآوري دادهها از تکنيک مصاحبه ي نيمه ساخت يافته استفاده شد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتيجه گيري اين پژوهش با هدف کشف تفسير و تجربه ي زنان از شکل هاي نابرابري جنسيتي درون خانواده و راهبردها و پيامدهاي حاصل از آن انجام شده است .
تمام مشارکت کنندگان از تبعيض ها و اعمال تفاوتها و نابرابريها در هر دو بعد رفتاري و مالي اظهار شکايت و ناخشنوندي داشته و آن را امري ناعادلانه تلقي ميکردند و معتقد بودند اعمال همه ي اين نابرابريها باعث ايجاد پيامدهاي گسترده براي آنان و لذا اتخاذ راهبردهايي توسط آنها در جهت مقاومت با نابرابري جنسيتي شده است .
از مهم ترين پيامدهاي اعمال نابرابري و روا داشتن رفتارها و تفاوتهاي جنسيتي براي زندگي زنان و دختران تأثيرات ژرفي است که بر روي زيست جهان يا زندگي روزانه ي آنها بر جاي ميگذارد و بازخورد اين تنگنا را در عرصه هاي عمومي و انواع شکست ها و تصميمات و انتخابات اشتباه ميتوان مشاهده کرد.