چکیده:
در واج شناسی خودواحد، گلداسمیت (1976) بازنمایی واجی را از حالت خطی بهصورت غیرخطی در زبانهای نواختی بسط داد. به دلیل غیرخطی بودن و وجود ساختار لایه ای در این دیدگاه، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به توصیف و تحلیل برخی از فرایندهای واجی تضعیف براساس تقسیم بندی (کول، 2007) در مورد این فرایند؛ نظیر سایشی شدگی، همگونی و حذف و همچنین بررسی این فرایندها بر طبق اصول واج شناسی خودواحد؛ یعنی گسترش و قطع (مک کارتی، 1988) در گویش سیرجانی می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش بهصورت توصیفی-تحلیلی است. به این منظور، چهل گویشور با جنسیت، سن، تحصیلات و شغلهای مختلف از مناطق متعدد شهرستان سیرجان انتخاب شدند و با استفاده از ضبط گفتار آزاد و مصاحبه با آنها دادههای زبانی جمع آوری گردید. سپس دادههای جمع آوری شده، با استفاده از الفبای «IPA» آوانویسی و فرایندهای واجی موجود در آن ها استخراج و طبقه بندی شدند. سرانجام قواعد واجی به کار رفته در پیکرۀ زبانی بر اساس واج شناسی خودواحد توصیف و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد اعمال فرایند گسترش در گویش سیرجانی به صورت فرایندهای سایشی شدگی همخوانهای انسدادی، همگونسازی جایگاه تولید و واکداری رخ می دهد. همچنین، فرایند قطع فقط در قالب حذف همخوان تحقق مییابد.
In autosegmental phonology, Goldsmith (1976) expanded the phonological representation from linear to non-linear in frequent languages. Due to nonlinearity and the existence of layered structure in this approach, the present study with descriptive-analytical way define and analyze some of the phonological processes including spirantization, assimilation,, deletion and compensatory lengthening based on the principles of autosegmental phonology, i.e. spreading and delinking (McCarthy, 1988) in Sirjani dialect. To get the end, 40 speakers with different genders, ages, educations, jobs and from multiple areas of Sirjan city were selected randomly and data were collected by using free speech recording, interviewing and available library resources about Sirjani variety; then, the collected data were transcribed by using the "APA" and the existing phonological processes were extracted and classified based on the Kul division (2007). Consequently, the analysis of the used rules in linguistic corpus was done following principles of autosegmental phonology. The results of the research showed unlike the fortition process, there are many instances of lenition process in Sirjani variation and the spreading process is realized in the form of spirantization of stop consonants and assimilation of place of articulation and voicing and the delinking process is manifested only in the form of consonant deletion.
خلاصه ماشینی:
نتایج تحلیل و بررسی دادهها نشان میدهد که ریشۀ این مفهومسازیها، در سبک زندگی روستایی و عشایری، عقاید و باورها، تأثیر فیزیولوژیکی عواطف و احساسات بر اندامهای بدن انسان و تخیلات و تصورات گویشوران نسبت به «خشم» قرار دارد؛ این سبک زندگی ایجاب میکند که مردم با طبیعت تماس مستقیم داشته باشند؛ از اینرو، از جنبههای خشن، ویرانگر و مخرّب طبیعت به مثابۀ حوزۀ ملموس برای بیان مفهوم انتزاعی «خشم» استفاده میکنند و باورها، تصورات و تخیلات خود در مورد تأثیر «خشم» بر اندامهای بدن را برای بیان مفهومسازیها به کار میبرند.
اینها، نمونههایی از مفهومسازیهای فرهنگویژه هستند که نشان میدهد سبک زندگی و تماس با طبیعت و تأثیر اجزاء طبیعت بر انسان، باعث نمود آنها در زبان میشود و به جنبههای مختلف تجارب انسان از طریق زبان عینیت میبخشد؛ بنایراین، میتوان نقش اجزاء و عناصر طبیعت را در مفهومسازیهای فرهنگی، بهویژه مفهومسازی «خشم» بررسی نمود و رابطۀ سبک زندگی روستایی-عشایری، عناصر طبیعت و اجزای بدن را در مفهومسازیهای فرهنگی مشخص نمود.
تأکید روی فرهنگ به عنوان منبع تجربۀ مفهومسازی ((conceptualization از طریق ساختارهای شناختی مانند طرحواره (schema)، مقوله (category)، استعاره (metaphor) و رویداد (event) دارد(نک: پالمر و شریفیان، 2007: 11)؛ چارچوبی است که به نقش فرهنگ در گزینشهای زبانی و ادراکات زبانی میپردازد و نقش زبان را در حفظ و انتقال مفهومسازیهای فرهنگی (cultural conceptualization) میداند(نک: فرانک،Frank، 2015: 493).